در شرابم چیز دیگر ریختی درریختی
باده تنها نیست این آمیختی آمیختی
بار دیگر توبهها را سوختی درسوختی
بار دیگر فتنه را انگیختی انگیختی
چون بدیدم در سرم سودای تو سودای تو
آمدی در گردنم آویختی آویختی
طرههای مشک را دربافتی دربافتی
تارهای صبر را بگسیختی بگسیختی
تو اگر منکر شدی گویم نشان گویم نشان
مشک بر شعر سیه میبیختی میبیختی
ای قدح رخسار من افروختی افروختی
وی غم آخر از دلم بگریختی بگریختی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تجربههای عمیق و مختلط خود از عشق و شراب اشاره میکند. او میگوید که در شراب چیز دیگری جز باده ریخته شده و این نشانهای از ترکیب احساسات و رنجهای اوست. شاعر با اشاره به توبههای سوخته و فتنههای جدید، نشان میدهد که این عشق باعث بازگشت دوباره به افکار و حس و حال قدیمیاش میشود. او همچنین به کنایه به دوستی و زیبایی معشوقش پرداخته و میگوید که این عشق، او را از غم و اندوه رها کرده است.
هوش مصنوعی: در شرابم چیزی دیگر افزودهای، این نوشیدنی فقط شراب نیست، که آن را با چیزی دیگر ترکیب کردهای.
هوش مصنوعی: بار دیگر توبههایت را زیر پا گذاشتی و موجب بروز مشکلات و فتنههایی جدید شدی.
هوش مصنوعی: وقتی در دل خود به یاد تو افتادم، تو به جانم پیوند خوردی و مانند زنجیری به گردنم آویختی.
هوش مصنوعی: تو بافتی موهای سیاه را و تارهای صبر را پاره کردی.
هوش مصنوعی: اگر تو انکار کنی، من نشانهای را میگویم. نشانهای که مانند بوی مشک بر روی شعر تیره و سیاه پاشیده شده است.
هوش مصنوعی: ای جام، تو با زیبایی چهرهام، دل من را روشن کردی و غمهایم، آخر از دل من رفتهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رشته ها بر گردنم ای زلف یار آویختی
فتنه کردی ای نگاه مست خونم ریختی
منتی بر گردنم داری تو ای زلف دو تا
کز همه زنجیر مویان رشته ام بگسیختی
میبری نام رقیبان بر لب شیرین چرا
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.