گر این سلطان ما را بنده باشی
همه گریند و تو در خنده باشی
وگر غم پر شود اطراف عالم
تو شاد و خرم و فرخنده باشی
وگر چرخ و زمین از هم بدرد
ورای هر دو جانی زنده باشی
به هفتم چرخ نوبت پنج داری
چو خیمه شش جهت برکنده باشی
همه مشتاق دیدار تو باشند
تو صد پرده فروافکنده باشی
چو اندیشه به جاسوسی اسرار
درون سینهها گردنده باشی
دلا بر چشم خوبان چهره بگشا
که اندیشد که تو شرمنده باشی
بدیشان صدقه میده چون هلالند
تو بدری از کجا گیرنده باشی
اگر خالی شوی از خویش چون نی
چو نی پر از شکر آکنده باشی
برو خرقه گرو کن در خرابات
چو سالوسان چرا در ژنده باشی
به عشق شمس تبریزی بده جان
که تا چون عشق او پاینده باشی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نظامی هان و هان تا زنده باشی
چنان خواهم چنان کافکنده باشی
به چیزی دونِ حق گر زنده باشی
بقطع آن چیز را تو بنده باشی
به خوبی همچو مه تابنده باشی
به ملک دلبری پاینده باشی
من درویش را کشتی به غمزه
کرم کردی، الهی زنده باشی
جفا کم کن که فردا روز محشر
[...]
الهی تا ابد فرخنده باشی
برای من همیشه زنده باشی
که چون شمع فلک تابنده باشی
نمیری تا قیامت زنده باشی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.