نگارا تو در اندیشه درازی
بیاوردی که با یاران نسازی
نه عاشق بر سر آتش نشیند
مگر که عاشقی باشد مجازی
به من بنگر که بودم پیش از این عشق
ز عالم فارغ اندر بینیازی
قضا آمد بدیدم ماه رویی
گرفتم من سر زلفش به بازی
گناه این بود افتادم به عشقی
چو صد روز قیامت در درازی
ز خونم بوی مشک آید چو ریزد
شهید شرمسارم من ز غازی
نصیحت داد شمس الدین تبریز
که چون معشوق ای عاشق ننازی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و احساسات عمیق شاعر است. شاعر به ناامیدی و دشواریهای عشق اشاره میکند و میگوید که نه عاشق بر سر آتش نشیند مگر آنکه عشقش حقیقی باشد. او از وضعیت پیشین خود قبل از عشق صحبت میکند و به ملاحظهای از زیبایی معشوقش میرسد که سبب میشود در عشق غرق شود. شاعر احساس گناه میکند و میگوید که بهای عشق او همچون عذابی طولانی است. در نهایت، نصیحت شمسالدین تبریز را میآورد که عشق را باید با احترام و شریفمنشی پیش برد.
هوش مصنوعی: ای محبوب، تو در فکر و اندیشهای عمیق فرو رفتهای که باعث شدهای با دوستان و یارانت نتوانی هماهنگ شوی.
هوش مصنوعی: فردی که عاشق است، بر روی آتش نمینشیند مگر اینکه عشق او حقیقی و عمیق باشد.
هوش مصنوعی: به من نگاه کن که قبل از این عشق، از دنیا جدا و بینیاز بودم.
هوش مصنوعی: یک روز فرصتی فراهم آمد و من با دیدن زیبایی چهرهای چون ماه، به بازی با موهای او مشغول شدم.
هوش مصنوعی: این شعر بیان میکند که گرفتار عشقی شدهام که به اندازهی یکصد روز قیامت طولانی و سخت است. به معنای دیگر، عشق من چنان عمیق و دشوار است که احساس میکنم با گذشت زمان، هیچ پایانی ندارد و این وضعیت مرا به شدت آزار میدهد.
هوش مصنوعی: از خون من بویی شبیه مشك به مشام میرسد زمانی كه شهید به خاک میافتد و من از این موضوع احساس شرم میکنم به خاطر قهرمانان.
هوش مصنوعی: شمس الدین تبریز به عاشق توصیه کرد که مانند معشوق خود ناز نکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نماند کار دنیا جز به بازی
بقائی نیستش هر چون طرازی
تو کبگ کوه و روز و شب عقابان
تو اهل روم و گشت دهر غازی
سر و سامان این میدان نیابد
[...]
که مهمان داری و چاکر نوازی
به کام دوست دشمن را گدازی
در آن جزوی که مانْد از عشقبازی
سخن راندم نیت بر مرد غازی
همیشه قدر و عمر شاه عالم
خداوند جهان سلطان غازی
چو اوج مشتری باد از بلندی
چو دوران فلک باد از درازی
الهی بر همه دانای رازی
بفضل خود ز جمله بینیازی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.