گنجور

 
مولانا

گر شمس و قمر خواهی نک شمس و قمر باری

ور صبح و سحر خواهی نک صبح و سحر باری

ای یوسف کنعانی وی جان سلیمانی

گر تاج و کمر خواهی نک تاج و کمر باری

ای حمزه آهنگی وی رستم هر جنگی

گر تیغ و سپر خواهی نک تیغ و سپر باری

ای بلبل پوینده وی طوطی گوینده

گر قند و شکر خواهی نک قند و شکر باری

ای دشمن عقل و هش وی عاشق عاشق کش

گر زیر و زبر خواهی نک زیر و زبر باری

ای جان تماشاجو موسی تجلی جو

گر سمع و بصر خواهی نک سمع و بصر باری

ای دیو پر از کینه وی دشمن دیرینه

گر فتنه و شر خواهی نک فتنه و شر باری

خاموش مگو چندین برخیز سفر بگزین

گر یار سفر خواهی نک یار سفر باری

شمس الحق تبریزی از حسن و دلاویزی

گر خسته جگر خواهی نک خسته جگر باری

 
 
 
زبان با ترانه
غزل شمارهٔ ۲۵۹۳ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم