خواجه اگر تو همچو ما بیخود و شوخ و مستیی
طوق قمر شکستیی فوق فلک نشستیی
کی دم کس شنیدیی یا غم کس کشیدیی
یا زر و سیم چیدیی گر تو فناپرستیی
برجهیی به نیم شب با شه غیب خوش لقب
ساغر باده طرب بر سر غم شکستیی
ای تو مدد حیات را از جهت زکات را
طره دلربات را بر دل من ببستیی
عاشق مست از کجا شرم و شکست از کجا
شنگ و وقیح بودیی گر گرو الستیی
ور ز شراب دنگیی کی پی نام و ننگیی
ور تو چو من نهنگیی کی به درون شستیی
بازرسید مست ما داد قدح به دست ما
گر دهدی به دست تو شاد و فراخ دستیی
گر قدحش بدیدیی چون قدحش پریدیی
وز کف جام بخش او از کف خود برستیی
وز رخ یوسفانهاش عقل شدی ز خانهاش
بخت شدی مساعدش ساعد خود نخستیی
ور تو به گاه خاستی پس تو چه سست پاستی
ور تو چو تیر راستی از پر کژ بجستیی
خامش کن اگر تو را از خمشان خبر بدی
وقت کلام لاییی وقت سکوت هستیی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف حالت مستی و بیخیالی میپردازد و از معشوق خود میخواهد که اگر به جای غم و اندوه به شادی و سرور بیندیشد، زندگی را با شور و شوق بیشتری تجربه کند. او به انتقاد از کسانی میپردازد که به نام و ننگ فکر میکنند و از زیبایی و عشق واقعی دور هستند. همچنین اشاره میکند که حقیقت وجودی انسان باید در لذت و زیبایی جستجو شود و در نهایت به اهمیت سکوت و آرامش در مواقعی که سخن گفتن بیفایده است، تأکید میکند.
هوش مصنوعی: ای خواجه، اگر تو هم مانند ما شاد و سرخوش و بیخیال هستی، پس تو هم مانند قمر درخشانی هستی که گردن بندش را شکسته و در بالاترین جایگاه نشسته است.
هوش مصنوعی: آیا تا به حال صدای کسی را شنیدهای که از درد و غمش بگوید یا به جمعآوری مال و ثروت پرداخته باشد، اگر که تو به فنا و زوال اعتقاد داری؟
هوش مصنوعی: در نیمه شب، با جاذبهای خاص و نامی زیبا، جامی از شراب شادی را بر سر غم خود همچون تیری بر دل زدم و آن را شکست دادم.
هوش مصنوعی: ای تو که به زندگی من کمک کردهای، از طریق زکات و بخشش، زیباییهای دلربایت را بر دل من بستی.
هوش مصنوعی: عاشق پرشور چگونه میتواند از خود شرم یا ضعف نشان دهد؟ تو که شجاع و بیپروا بودی، آیا هنوز به خود میآیی؟
هوش مصنوعی: اگر تو از شراب مستی، به یاد نام و ننگ نیستی، اگر هم مثل من بزرگ و با قدرتی، پس چرا به درون خود نمینگری؟
هوش مصنوعی: نقش بازرس مستی در اینجا به معنای کسی است که از حال و هوای شاداب و خوشحالی دیگران لذت میبرد. هنگامی که او لیوانی به دست ما میدهد، این فرصتی است برای شادی و خوشحالی ما. اگر تو نیز این کشش و مهربانی را در دست ما بگذاری، مطمئناً ما را شاد و راضی خواهی دید.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی او را مانند جامی میدیدی، از شوق و حیرت به پرواز درمیآمدی و از دست خودت به او بخشش میکردی.
هوش مصنوعی: با دیدن چهره زیبای او، عقل و دقت خود را از دست میدهی و شانس و بختت به یاریاش میآید. نخستین کمکی که میتوانی به خود بکنی، انتخاب اوست.
هوش مصنوعی: اگر تو در زمان برخاستن خود، ناتوان و ضعیف باشی، نشان از سستی توست. اما اگر همچون تیر راست و درستی، از مسیر نادرست دوری کنی، میتوانی به هدف خود برسی.
هوش مصنوعی: اگر از اسرار آنها مطلع هستی، بهتر است سکوت کنی و یا به جای سخن گفتن، فقط گوش کنی. زمان صحبت کردن نیست و وقت سکوت فرا رسیده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.