خلاصه دو جهان است آن پری چهره
چو او نقاب گشاید فنا شود زهره
چو بر براق معانی کنون سوار شود
به پیش سلطنت او که را بود زهره
ستارگان سماوات جمله مات شوند
به طاس چرخ چو آن شه درافکند مهره
چو روح قدس ببیند ورا سجود کند
فرشتگان مقرب برند از او بهره
همای عرش خداوند شمس تبریزی
که هفت بحر بود پیش او یکی قطره
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.