خلاصه دو جهان است آن پری چهره
چو او نقاب گشاید فنا شود زهره
چو بر براق معانی کنون سوار شود
به پیش سلطنت او که را بود زهره
ستارگان سماوات جمله مات شوند
به طاس چرخ چو آن شه درافکند مهره
چو روح قدس ببیند ورا سجود کند
فرشتگان مقرب برند از او بهره
همای عرش خداوند شمس تبریزی
که هفت بحر بود پیش او یکی قطره
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به وصف یک فرشته یا موجود عالی میپردازد که با زیبایی و فضایلش همه چیز را تحتالشعاع قرار میدهد. وقتی این موجود چهره خود را مینمایاند، زیبایی زمین و آسمان را تحت تأثیر قرار میدهد و به آن معنا میدهد. ستارهها در مواجهه با او محو میشوند و مثل مهرههایی در بازی شطرنج در دستان او قرار میگیرند. فرشتگان هم به او سجده میکنند و از او بهره میبرند. در نهایت، این موجود با عظمت و ویژگیهایش همچون خورشید تابان، منبع نور و انرژی برای همه موجودات است.
هوش مصنوعی: وقتی آن چهره زیبای پریمانند نقاب خود را برمیدارد، جهان و هستی به کلی متغیر میشود و همه چیز تحت تأثیر او قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: وقتی کسی بر مرکب عالی معانی نشسته است، باید به احترام و عظمت او توجه کند و ببیند که چه کسی قادر است به او نزدیک شود و از مقامش بهرهمند گردد.
هوش مصنوعی: ستارگان آسمان همه از بین میروند، مانند مهرههایی که آن پادشاه بر زمین میریزد.
هوش مصنوعی: وقتی روح القدس او را ببیند، فرشتگان نزدیک به خدا به او احترام میگذارند و از او نعمت و برکت میگیرند.
هوش مصنوعی: پرندهای که در آسمانهای خداوند زندگی میکند، شمس تبریزی، که خود به اندازهای بزرگ و پرذوق است که در برابر هفت دریا، مانند یک قطره به نظر میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.