گنجور

 
مولانا

روزی تو مرا بینی میخانه درافتاده

دستار گرو کرده بیزار ز سجاده

من مست و حریفم مست زلف خوش او در دست

احسنت زهی شاهد شاباش زهی باده

لب نیز شده مستک گم کرده ره بوسه

من مستک و لب مستک و آن بوسه قواده

این دلبر پرفتنه با جمله دستان‌ها

خوش خفته و جمله شب این عشرت آماده

این صورت‌ها جمله از پرتو او باشد

و آن روح قدس پاک است از صورت‌ها ساده

شمس الحق تبریزی شرحی است مر این‌ها را

آن خسرو روحانی شاهنشه شه زاده

 
 
 
غزل شمارهٔ ۲۳۲۴ به خوانش حسین رستگار
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
مولانا

هشیار شدم ساقی دستار به من واده

یا مشک سقا پر کن یا مشک به سقا ده

نیمی بخور ای ساقی ما را بده آن باقی

والله که غلط گفتم نی نی همه ما را ده

ای فتنه مرد و زن امشب در من بشکن

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه