مستی ده و هستی ده ای غمزه خماره
تو دلبر و استادی ما عاشق و این کاره
ما بر سر هر پشته گم کرده سر رشته
بیچاره تو گشته تو چاره بیچاره
صد چشمه بجوشانی در سینه چون مرمر
ای آب روان کرده از مرمر و از خاره
ای سنگ سیه را تو کرده مدد دیده
وی از پس نومیدی بشکفته گل از ساره
ای نور روان کرده از پیه دو چشم ما
و اندیشه روان کرده از خون دل پاره
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعر به توصیف زیبایی و جذابیت یک معشوقه میپردازد. شاعر از عشق و احساسات عمیق خود سخن میگوید و به چالشها و دردهای عاشقانه اشاره میکند. او معشوقه را به عنوان راهنمای خود معرفی میکند و در عین حال، از سردرگمی و مشکلاتی که در مسیر عشق دارد، میگوید. در نهایت، شاعر به قدرت و زیبایی این عشق اشاره میکند که میتواند حتی از سختیها و ناامیدیها نیز گل و شکوفه به بار آورد.
هوش مصنوعی: ای محبوب زیبا، مستی و زندگی را به من عطا کن، زیرا تو دلبر و معلم من هستی و من تنها یک عاشق هستم که در این عشق به تو غرق شدهام.
هوش مصنوعی: ما در هر مشکل و بلایی که هستیم، گم کردهایم و در این بین، تو که بیچارهای، به دنبال راه حلی هستی.
هوش مصنوعی: به خاطر داشته باش که در قلب خود مانند سنگ مرمر، چشمههای بسیاری به جوش و خروش بیفتد، ای آب روان، تو که از مرمر و خارهها تشکیل شدهای.
هوش مصنوعی: ای سنگ سیاه، تو کمک کردهای به دیدهام که از پشت ناامیدی، گلی شکوفا شده است.
هوش مصنوعی: ای روشنی که از چشمان ما به بیرون میتابی و افکار ما را از خون دل شکستهمان زنده میکنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ناموس مکن پیش آ ای عاشق بیچاره
تا مرد نظر باشی نی مردم نظاره
ای عاشق الاهو ز استاره بگیر این خو
خورشید چو درتابد فانی شود استاره
آنها که قوی دستند دست تو چرا بستند
[...]
کن نوک سنان را تیز ای عقرب جراره
زهر از بن دندان ریز ای افعی خونخواره
از باد صبا بگریز ای پشه بیچاره
وز گربه همی پرهیز ای موش ستمکاره
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.