میدوید از هر طرف در جست و جو
چشم پرخون تیغ در کف عشق او
دوش خفته خلق اندر خواب خوش
او به قصد جان عاشق سو به سو
گاه چون مه تافته بر بامها
گاه چون باد صبا او کو به کو
ناگهان افکند طشت ما ز بام
پاسبانان درشده در گفت و گو
در میان کوی بانگ دزد خاست
او بزد زخمی و پنهان کرد رو
گرد او را پاسبانی درنیافت
کش زبون گشتهست چرخ تندخو
بر سر زخم آمد افلاطون عقل
کو نشانها را بداند مو به مو
گفت دانستم که زخم دست کیست
کو است اصل فتنههای تو به تو
چونک زخم او است نبود چارهای
آنچ او بشکافت نپذیرد رفو
از پی این زخم جان نو رسید
جان کهنه دستها از خود بشو
عشق شمس الدین تبریزی است این
کو برون است از جهان رنگ و بو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از جستوجوی عاشقانهای صحبت میکند که در تلاش است تا عشق خود را پیدا کند. او در حال دویدن و جستوجو در میان مردم است و عشق را با زخم و تیغ توصیف میکند. در خواب خوش مردم، او به دنبال عشق خود میگردد و گاهی به صورت مه یا باد به حرکت درمیآید. ناگهان، در کوچه صدای دزدی بلند میشود و او از درد و زخم خود پنهان میشود. عقل و اندیشه نیز به او هشدار میدهند که زخم چه کسی است و از کجا سرچشمه میگیرد، اما مشخص میشود که زخم برطرف نمیشود و بر اساس عشق شمسالدین تبریزی، جان نو به وجود میآید که باید از اندیشههای کهنه خود رها شود.
هوش مصنوعی: در هر سو به دنبال او میدوید، چشمانش پر از اشک و دلش پر از عشق، در دستش هم تیغی بود.
هوش مصنوعی: دیشب مردم در خواب شیرینی بودند و من به خاطر عشق به سوی او در تلاش و جنب و جوش بودم.
هوش مصنوعی: گاهی مانند ماهی که بر بامها میتابد، و گاهی مانند نسیمی ملایم که در در کوچهها میوزد، او در اینجا و آنجا حضور دارد.
هوش مصنوعی: ناگهان، نگهبانان در حال بحث و گفتگو، ظرف ما را از روی بام به پایین انداختند.
هوش مصنوعی: در کوچه صدای دزدی بلند شد، او به سمتش حمله کرد و به آرامی پنهان شد.
هوش مصنوعی: هیچ نگهبانی دور او را نمییابد، زیرا چرخ روزگار به شدت به او آسیب رسانده است و او در حال حاضر در وضعیتی ضعیف و زبون است.
هوش مصنوعی: افلاطون، که نماد عقل و دانایی است، به بررسی عمیق و دقیق جزئیات زخمها و مشکلات میپردازد تا پیامدها و نشانههای آنها را به وضوح دریابد. او بر این باور است که برای فهم درست و عمیق، باید به همه جزئیات توجه کرد.
هوش مصنوعی: در اینجا میگوید که متوجه شدم زخم دست متعلق به کیست و این زخم تنها نشانهای از مشکلاتی است که تو به وجود آوردهای. در واقع، این فرد به درستی میبیند که ریشهی فتنهها و مشکلات به خود فرد برمیگردد.
هوش مصنوعی: وقتی زخم عمیق و جدی باشد، هیچ راهی برای ترمیم آن وجود ندارد و اصلاح آن ممکن نیست.
هوش مصنوعی: پس از تجربهی درد و زخمهای روحی، زندگی و نیروی تازهای به وجود آمده است. اکنون باید از گذشته و زخمهای قدیمی رها شد و بار دیگر به خود پرداخته و خود را تمیز کرد.
هوش مصنوعی: عشق به شمس الدین تبریزی، فراتر از ظاهر و زیباییهای دنیوی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
چون فروماندی ز بد کردار خویش
پارسا گشتی کنون و نیک خو
آن مثل کز پیش گفتند، ای پسر،
من به شعر آرم کنون از بهر تو
گند پیری گفت کهش خردی بریخت
[...]
هموم رجال فی امور کثیرة
و همّی من الدنیا صدیق مساعد
هر کسی محراب دارد هر سویی
باز محراب سنایی کوی او
جزو گردد، کل شود، نه کل، نه جزو
صورتی باشد صفت نه جان، نه عضو
ای بکرده رخت عشاقان گرو
خون مریز این عاشقان را و مرو
بر سر ره تو ز خون آثار بین
هر طرف تو نعره خونین شنو
گفتم این دل را که چوگانش ببین
[...]
خویشتن مشغول گردانم بدو
ور سنان انصاف بستانم از و
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.