چنگ خردم بگسل تاری من و تاری تو
هین نوبت دل میزن باری من و باری تو
در وحدت مشتاقی ما جمله یکی باشیم
اما چو به گفت آییم یاری من و یاری تو
چون احمد و بوبکریم در کنج یکی غاری
زیرا که دوی باشد غاری من و غاری تو
در عالم خارستان بسیار سفر کردم
اکنون بکش از پایم خاری من و خاری تو
سرمست بخسپ ای دل در ظل مسیح خود
آن رفت که میبودیم زاری من و زاری تو
من غرقه شدم در زر تو سجده کنان ای سر
بیکار نمیشاید کاری من و کاری تو
هر کس که مرا جوید در کوی تو باید جست
گر لیلی و مجنون است باری من و باری تو
دزدی که رهی میزد هنگام سیاست شد
اکنون بزنیم او را داری من و داری تو
خاموش که خاموشی فخری من و فخری تو
در گفتن و بیصبری عاری من و عاری تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بحث وحدت و یگانگی بین خود و معشوق میپردازد. او از گسستن بندهای رابطه و ایجاد پیوند عمیق صحبت میکند و بیان میکند که در ظاهر هر یک از آنها مکمل دیگری هستند. شاعر به تمثیلهایی مانند احمد و بوبکر اشاره میکند و بر این نکته تأکید دارد که هرچند میتوان در آغاز به دو چیز مختلف اشاره کرد، در نهایت همه چیز به یکی بودن و یگانگی ختم میشود. او از درد و رنجهای مشترک نیز سخن میگوید و این موضوع را به ارتباطات انسانی و عشق عمیق مرتبط میسازد. در پایان، شاعر به خاموشی و سکوت به عنوان نشانهای از عظمتی مشترک اشاره دارد.
هوش مصنوعی: به دست خودم بندهای دل و جانم را از هم جدا کن، و با عشق خود، نوبت به نواختن دلهایمان رسیده است. بیایید با هم احساساتمان را بروز دهیم.
هوش مصنوعی: در حس همزبانی و همدلی، ما همه یکسان و یکپارچه احساس میکنیم، اما زمانی که به گفتگو میرسیم، از یکدیگر حمایت و کمک میطلبیم.
هوش مصنوعی: چون احمد و بوبکریم در گوشهای از یک غار نشستهایم، به گونهای که دو غار یکی هست؛ غار من و غار تو یکی است.
هوش مصنوعی: در دنیای دشواریها و مشکلات، سفرهای زیادی را پشت سر گذاشتم. حالا دیگر از من فاصله بگیر و از زندگیام خارج شو تا از شر این دشواریها رها شوم، که هم تو و هم من درگیر این زحمتها هستیم.
هوش مصنوعی: ای دل، در زیر سایه مسیح خودت خوش باش و بخواب، چرا که آنچه از ما باقیمانده است، فقط درد و زاری من و توست.
هوش مصنوعی: من در زرق و برق تو غرق شدم و در حالی که به خاطر تو سجده میکنم، هیچ کاری از من و تو ساخته نیست.
هوش مصنوعی: هر کسی که به دنبال من باشد، باید در کوی تو بگردد؛ زیرا او همانند لیلی و مجنون است که عشقشان آنها را به جستجو واداشته است، و این جستجو هم برای من است و هم برای تو.
هوش مصنوعی: دزدی که در زمان حکومت مشغول به کار بود، حالا به دست ما سپرده شده است و حالا زمان آن فرارسیده که او را بزنیم و خودت و من هر دو این کار را میتوانیم انجام دهیم.
هوش مصنوعی: سکوت میکنیم چون این سکوت، نشانهی بزرگی من و توست. در بیان احساسات و نداشتن صبر، ما هر دو خالی هستیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.