مات خود را صنما مات مکن
بجز از لطف و مراعات مکن
خرده و بیادبیها که برفت
عفو کن هیچ مکافات مکن
وقت رحم است بکن کینه مکش
بنده را طعمه آفات مکن
به سر تو که جدایی مندیش
جز که پیوند و ملاقات مکن
خاک خود را به زمین برمگذار
منزلش جز به سماوات مکن
اولش جز به سوی خویش مکش
آخرش جز که سعادات مکن
آنچ خو کرد ز لطفت برسان
ترک تیمار و جرایات مکن
بنده اهل خرابات توایم
پشت ما را به خرابات مکن
ما که باشیم که گوییم مکن
چونک گفتیم ممارات مکن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.