ای بروییده به ناخواست به مانند گیا
چون تو را نیست نمک خواه برو خواه بیا
هر که را نیست نمک گرچه نماید خدمت
خدمت او به حقیقت همه زرقست و ریا
برو ای غصه دمی زحمت خود کوته کن
باده عشق بیا زود که جانت بزیا
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
ای بروییده به ناخواست به مانند گیا
چون تو را نیست نمک خواه برو خواه بیا
هر که را نیست نمک گرچه نماید خدمت
خدمت او به حقیقت همه زرقست و ریا
برو ای غصه دمی زحمت خود کوته کن
باده عشق بیا زود که جانت بزیا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
صنما سنگ دلا سرو قدا مه رویا
دلبرا حور وشا لاله رخا گل بویا
شیوه از چشم تو آموخت مگر نرگس مست
روشنی از تو ربودست مه و خور گویا
مشک در نافه ی آهوی ختن پندارم
[...]
عنقریب است که این شاه بر اورنگ نیا
تکیه سازد فتد بر همه آفاق ضیا
وارث تاج کیان گردد و سالار و کیا
پست گردند درختان بر سروش چو گیا
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.