من به سوی باغ و گلشن می روم
تو نمیآیی میا من می روم
روز تاریک است بیرویش مرا
من برای شمع روشن می روم
جان مرا هشتهست و پیشین می رود
جان همیگوید که بیتن می روم
بوی سیب آمد مرا از باغ جان
مست گشتم سیب خوردن می روم
عیش باقی شد مرا آن جا که من
از برای عیش کردن می روم
من به هر بادی نگردم زانک من
در رهش چون کوه آهن می روم
من گریبان را دریدم از فراق
در پی او همچو دامن می روم
آتشم گرچه به صورت روغنم
و اندر آتش همچو روغن می روم
همچو کوهی می نمایم لیک من
ذره ذره سوی روزن می روم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.