شاگرد تو می باشم گر کودن و کژپوزم
تا زان لب خندانت یک خنده بیاموزم
ای چشمه آگاهی شاگرد نمیخواهی
چه حیله کنم تا من خود را به تو دردوزم
باری ز شکاف در برق رخ تو بینم
زان آتش دهلیزی صد شمع برافروزم
یک لحظه بری رختم در راه که عشارم
یک لحظه روی پیشم یعنی که قلاوزم
گه در گنهم رانی گه سوی پشیمانی
کژ کن سر و دنبم را من همزه مهموزم
در حوبه و در توبه چون ماهی بر تابه
این پهلو و آن پهلو بر تابه همیسوزم
بر تابه توام گردان این پهلو و آن پهلو
در ظلمت شب با تو براقتر از روزم
بس کن همه تلوینم در پیشه و اندیشه
یک لحظه چو پیروزه یک لحظه چو پیروزم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به عنوان شاگردی از معلم یا معشوق خود یاد میکند و بیان میکند که حتی اگر نادان و بیکفایت باشد، میخواهد از لبخند او یک درس بیاموزد. او به دنبال راهی است تا خود را به معشوق نزدیک کند و از زیبایی و دانش او بهرهبرداری کند. شاعر با تصویرسازیهای مختلف نشان میدهد که در حال تغییر و تحول است و در لحظاتی دچار سرگشتگی و کشمکش درونی است. در نهایت، او با تأکید بر میل به یادگیری و تغییر در درون خود، به حس دوگانگی و ناپایداری در زندگیاش اشاره میکند.
هوش مصنوعی: من شاگرد تو هستم، حتی اگر احمق و بیفهم باشم؛ فقط برای آنکه از لبخند زیبایت یک لبخند بیاموزم.
هوش مصنوعی: ای چشمهی دانش، آیا تو شاگردی نمیخواهی؟ چه ترفندی بیابم تا خود را به تو نزدیک کنم؟
هوش مصنوعی: از درز در، نور چهره تو را میبینم و به خاطر آن، میتوانم مانند راهرویی که هزار شمع در آن روشن است، نور زیادی را به وجود آورم.
هوش مصنوعی: یک لحظه، برای من از راه میگذری که گویی در آن لحظه دوباره به خاطرم میآیی و حضور تو برایم جاذبهای است که یادگارهایی را زنده میکند.
هوش مصنوعی: گاهی مرا در گناه میکشی و گاهی به سوی پشیمانی هدایت میکنی، اما من همواره همانند یک موجود خاص هستم که سر و دمم را به شیوهای غیرمعمول میچرخانم.
هوش مصنوعی: من در حالتی چون ماهی در تابه هستم که به طور مکرر به این سو و آن سو میچرخم و در درونم آتش عشق و درد میسوزد.
هوش مصنوعی: در این شب تاریک، من با تو به دور و بر میچرخم و از نورانیتر بودنم نسبت به روز، احساس خوبی دارم.
هوش مصنوعی: بس کن از اینکه مدام در حال تغییر و تردید هستم، یک لحظه شبیه پیروزی و لحظهای دیگر شبیه شکست هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
از عشق دل افروزم چون شمع همی سوزم
چون شمع همی سوزم ازعشق دل افروزم
ازگریه وسوز من اوفارغ ومن هر شب
چون شمع زهجر او می گریم و می سوزم
درخانه گرم هر شب ازماه بود شمعی
[...]
پروانه صفت شبها در بزم دل افروزم
از هر طرفی شمعی می بینم و می سوزم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۹ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.