تعال یا مدد العیش و السرور تعال
تعال یا فرج الهم فاتح الاقفال
لقاء وجهک فی الهم فالق الاصباح
سقا جودک فی الفقر منتهی الاقبال
تعال انک عیسی فاحی موتانا
تعال و ادفع عنا خدیعه الدجال
تعال انک داوود فاتخذ زردا
تصون مهجتنا من اصابه الانصال
تعال انک موسی تشق بحر ردی
لکی تغرق فرعون سییء الافعال
تعال انک نوح و نحن فی الطوفان
اما سفینه نوح تعد للاهوال
فهم صفاتک لکن تصورت بشرا
فکم لفضلک امثالهم بلا امثال
یحیل طالب دنیا وجودک الاعلی
و فی وجودک دنیاه باطل و محال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن دعوت به حضور و یاری شخصی خاص دارد که به صفات و ویژگیهای او اشاره میکند. شاعر از او به عنوان منجی و نجاتدهنده یاد میکند و او را با پیامبران بزرگی مانند عیسی، داوود، موسی و نوح مقایسه میکند. در واقع، این شخص به عنوان منبع امید و نجات در زمانهای سخت توصیف شده و شاعر از او میخواهد که در مشکلات و رنجها یار و مددکار باشد. در نهایت، به عظمت وجود او و بیاهمیتی دنیای مادی در مقایسه با او اشاره میشود.
هوش مصنوعی: بیایید ای یاری بخش زندگی و شادی، بیایید! ای گشایشدهندهی غمها و بازکنندهی قفلها، بیایید!
هوش مصنوعی: دیدار با روی تو در مشکلات، مانند روشن شدن صبح است. بخشش و generosity تو در فقر، به اوج پذیرش و استقبال میرسد.
هوش مصنوعی: ای عیسی، بیا و مردگان ما را زنده کن، بیا و از ما فریب دجال را دور کن.
هوش مصنوعی: بیایید به جنگ برویم و زرهای بر تن کنیم تا جانمان را از تیرها و آسیبها محافظت کنیم.
هوش مصنوعی: بیا! تو مانند موسی هستی که دریا را شکافتی تا فرعون با کارهای بد خود غرق شود.
هوش مصنوعی: بیا، تو مانند نوح هستی و ما در طوفانیم؛ اما کشتی نوح برای این بلایا آماده است.
هوش مصنوعی: فهمیدن ویژگیها و صفات تو کار آسانی نیست، اما تصور کردن تو بهعنوان یک انسان، دشوار است. چه مقدار فضیلت و برتری در تو وجود دارد که مشابهی برای آنها پیدا نمیشود.
هوش مصنوعی: به خاطر وجود تو، خواستار دنیای والا هستم و در وجود تو، دنیای پوچ و ناممکن است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
کسان که تلخی زهر طلب نمیدانند
ترش شوند و بتابند رو ز اهل سؤال
تو را که میشنوی طاقت شنیدن نیست
مرا که میطلبم خود چگونه باشد حال؟
شکفت لاله تو زیغال بشکفان که همی
[...]
به سیصد و چهل و یک رسید نوبتِ سال
چهارشنبه و سه روز باقی از شوّال
بیامدم به جهان تا چه گویم و چه کنم
سرود گویم و شادی کنم به نعمت و مال
ستوروار بدینسان گذاشتم همه عمر
[...]
اگر کمال بجاه اندر است و جاه بمال
مرا ببین که ببینی کمال را بکمال
من آن کسم که بمن تا بحشر فخر کند
هر آنکه بر سر یک بیت من نویسد قال
همه کس از قبل نیستی فغان دارند
[...]
همیشه گفتمی اندر جهان به حسن و جمال
چو یار من نبود وین حدیث بود محال
من آنچه دعوی کردم محال بود و نبود
از آنکه چشم من او را ندیده بود همال
ز نیکویی که به چشم من آمدی همه وقت
[...]
ز نور قبۀ زرین آینه تمثال
زمین تفته فرو پوشد آتشین سر بال
فروغ چتر سپهری بیک درخشیدن
بسنگ زلزله اندر زند بگاه زوال
درر چو لاله شود لعل در دهان صدف
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.