گرچه نه به دریاییم دانه گهریم آخر
ورچه نه به میدانیم در کر و فریم آخر
گر باده دهی ور نی زان باده دوشینه
از دادن و نادادن بس بیخبریم آخر
ای عشق چه زیبایی چه راوق و گیرایی
گر رفت زر و کیسه در کان زریم آخر
ای طعنه زنان بر ما بگشاده زبان بر ما
باری ز شما خامان ما مستتریم آخر
لولی که زرش نبود مال پدرش نبود
دزدی نکند گوید پس ما چه خوریم آخر
ما لولی و شنگولی بیمکسب و مشغولی
جز مال مسلمانان مال کی بریم آخر
زنبیل اگر بردیم خرماش درآگندیم
وز نیل اگر خوردیم هم نیشکریم آخر
گر شحنه بگیردمان آرد به چه و زندان
بر چاه زنخدانش آبی بچریم آخر
چاهش خوش و زندانش وان ساقی و مستانش
وان گفتن بیسیمان که سیمبریم آخر
میگوید جان با تن کای تن خمش و تن زن
لب بند و بصر بگشا صاحب نظریم آخر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف وضعیت انسانی میپردازد که در جستجوی عشق و زیبایی است، اما در عین حال با محدودیتها و مشکلات اجتماعی دست و پنجه نرم میکند. شاعر به نوعی ناامیدی اشاره میکند که ما نه در دریای ثروتیم و نه در میدان شجاعت، اما به زیبایی عشق احساس وابستگی عمیق میکند. او از همه چیز بیخبر است، از شادی و غمهای زندگی، و به نقد جامعه و طعنههای دیگران میپردازد. در نهایت، این شعر احساسات پیچیدهای از عشق، فقر و جستجوی معنا در زندگی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: هرچند که ما به اندازهی دریاییم، اما به مانند دانههای ریز هستیم. باوجود این که در میدان و عرصههای بزرگ نیستیم، اما در سکوت و تأمل خود، حضور داریم.
هوش مصنوعی: اگر به ما شراب بدهی یا ندهی، از آن شرابی که دیشب نوشیدیم، در نهایت ما از دادن و ندادن بیخبر هستیم.
هوش مصنوعی: ای عشق، چه زیبایی و چه جذابیت و کششی داری! اگر حتی طلا و پول از دستانم برود، این زیبایی تو را فراموش نخواهم کرد.
هوش مصنوعی: ای کسانی که بر ما طعنه میزنید و زبانتان به ما دراز است، بدانید که ما در برابر شما خاموش و پنهان هستیم.
هوش مصنوعی: دختر کوچکی که هیچگونه زیور و زینتی ندارد، نمیتواند به پدرش تعلق داشته باشد. او دزدی نمیکند، پس در نهایت ما باید چه چیزی بخوریم؟
هوش مصنوعی: ما که نه برای کار خاصی مشغولیم و نه در پی کسب درآمد، فقط از دارایی مسلمانان بهرهبرداری کنیم، پس در نهایت مال کی را خواهیم برد؟
هوش مصنوعی: اگر زنبیل را برداریم، خرماهایش به دستمان میرسد و اگر هم از نیل بخوریم، در نهایت دچار آزار نمیشویم.
هوش مصنوعی: اگر ما را بگیرند و به زندان بیندازند، چه به حال ما میافتد؛ ما در نهایت برای فرار از این وضعیت به چاه زیبایی و جذابیت او میرویم.
هوش مصنوعی: چاهش زیباست و زندانش نیز، آن ساقی و مینوشانش همگی جذابند. و صحبتهایی که بیمفهوم است، چه اهمیتی دارد وقتی که در نهایت همه چیز به یک جا ختم میشود.
هوش مصنوعی: این شعر به رابطه روح و جسم اشاره دارد. گویا روح (جان) به جسم (تن) میگوید که کنترل خود را از دست نده و به نگاه و بصیرت باز شود. در واقع، روح میخواهد جسم را به درک عمیقتری از وجود و زندگی دعوت کند و به نوعی فراخوانی به آگاهی و بینش بیشتر است. موضوع اصلی در اینجا توجه به باطن و عمق وجودی انسان است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.