بخش ۱۴۷ - رفتن امیر خشمآلود برای گوشمال زاهد
میر چون آتش شد و برجست راست
گفت بنما خانهٔ زاهد کجاست
تا بدین گرز گران کوبم سرش
آن سر بیدانش مادرغرش
او چه داند امر معروف از سگی
طالب معروفی است و شهرگی
تا بدین سالوس خود را جا کند
تا به چیزی خویشتن پیدا کند
کو ندارد خود هنر الا همان
که تسلس میکند با این و آن
او اگر دیوانه است و فتنهکاو
داروی دیوانه باشد کیر گاو
تا که شیطان از سرش بیرون رود
بیلت خربندگان خر چون رود
میر بیرون جست دبوسی بدست
نیم شب آمد به زاهد نیممست
خواست کشتن مرد زاهد را ز خشم
مرد زاهد گشت پنهان زیر پشم
مرد زاهد میشنید از میر آن
زیر پشم آن رسنتابان نهان
گفت در رو گفتن زشتی مرد
آینه تاند که رو را سخت کرد
روی باید آینهوار آهنین
تات گوید روی زشت خود ببین
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
morteza نوشته:
سلام……معنی دبوس چیست؟؟ آیا اسم مکانه؟؟
👆⚐