بخش ۹۰ - بیان آنک عمارت در ویرانیست و جمعیت در پراکندگیست و درستی در شکستگیست و مراد در بیمرادیست و وجود در عدم است و عَلی هَذا بَقیَّةُ الأَضْدادِ وَ الأَزْواجِ
آن یکی آمد زمین را میشکافت
ابلهی فریاد کرد و بر نتافت
کین زمین را از چه ویران میکنی
میشکافی و پریشان میکنی
گفت ای ابله برو و بر من مران
تو عمارت از خرابی باز دان
کی شود گلزار و گندمزار این
تا نگردد زشت و ویران این زمین
کی شود بستان و کشت و برگ و بر
تا نگردد نظم او زیر و زبر
تا بنشکافی به نشتر ریش چغز
کی شود نیکو و کی گردید نغز
تا نشوید خلطهاات از دوا
کی رود شورش کجا آید شفا
پاره پاره کرده درزی جامه را
کس زند آن درزی علامه را
که چرا این اطلس بگزیده را
بردریدی چه کنم بدریده را
هر بنای کهنه که آبادان کنند
نه که اول کهنه را ویران کنند
همچنین نجار و حداد و قصاب
هستشان پیش از عمارتها خراب
آن هلیله و آن بلیله کوفتن
زان تلف گردند معموری تن
تا نکوبی گندم اندر آسیا
کی شود آراسته زان خوان ما
آن تقاضا کرد آن نان و نمک
که ز شستت وا رهانم ای سمک
گر پذیری پند موسی وا رهی
از چنین شست بد نامنتهی
بس که خود را کردهای بندهٔ هوا
کرمکی را کردهای تو اژدها
اژدها را اژدها آوردهام
تا به اصلاح آورم من دم به دم
تا دم آن از دم این بشکند
مار من آن اژدها را بر کند
گر رضا دادی رهیدی از دو مار
ورنه از جانت برآرد آن دمار
گفت الحق سخت استا جادوی
که در افکندی به مکر اینجا دوی
خلق یکدل را تو کردی دو گروه
جادوی رخنه کند در سنگ و کوه
گفت هستم غرق پیغام خدا
جادوی کی دید با نام خدا
غفلت و کفرست مایهٔ جادوی
مشعلهٔ دینست جان موسوی
من به جادویان چه مانم ای وقیح
کز دمم پر رشک میگردد مسیح
من به جادویان چه مانم ای جنب
که ز جانم نور میگیرد کتب
چون تو با پر هوا بر میپری
لاجرم بر من گمان آن میبری
هر کرا افعال دام و دد بود
بر کریمانش گمان بد بود
چون تو جزو عالمی هر چون بوی
کل را بر وصف خود بینی سوی
گر تو برگردی و بر گردد سرت
خانه را گردنده بیند منظرت
ور تو در کشتی روی بر یم روان
ساحل یم را همی بینی دوان
گر تو باشی تنگدل از ملحمه
تنگ بینی جمله دنیا را همه
ور تو خوش باشی به کام دوستان
این جهان بنمایدت چون گلستان
ای بسا کس رفته تا شام و عراق
او ندیده هیچ جز کفر و نفاق
وی بسا کس رفته تا هند و هری
او ندیده جز مگر بیع و شری
وی بسا کس رفته ترکستان و چین
او ندیده هیچ جز مکر و کمین
چون ندارد مدرکی جز رنگ و بو
جملهٔ اقلیمها را گو بجو
گاو در بغداد آید ناگهان
بگذرد او زین سران تا آن سران
از همه عیش و خوشیها و مزه
او نبیند جز که قشر خربزه
که بود افتاده بر ره یا حشیش
لایق سیران گاوی یا خریش
خشک بر میخ طبیعت چون قدید
بستهٔ اسباب جانش لا یزید
وان فضای خرق اسباب و علل
هست ارض الله ای صدر اجل
هر زمان مبدل شود چون نقش جان
نو به نو بیند جهانی در عیان
گر بود فردوس و انهار بهشت
چون فسردهٔ یک صفت شد گشت زشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی مفهوم و لزوم ویرانی و تجدید بنا میپردازد. شاعر میگوید که برای ساختن یک فضای جدید و زیبا، لازم است که ابتدا ساختارهای قدیمی و ویران شده را از بین برد. او به ابلهی که از ویران کردن زمین انتقاد میکند، پاسخ میدهد که باید خراب کردن را بپذیرد تا جایی تازه و زیبا شکل بگیرد.
شاعر به استفاده از تمثیلها و استعارهها اشاره میکند و میگوید که بهبود اوضاع نیازمند دست زدن به تغییرات است. او از جادو به عنوان نمادی از غفلت و کفر یاد میکند که مانع از درک حقیقت و فهم درست میشود.
در نهایت، اشعار بیان میکند که تجربه و احساسات افراد در رابطه با جهان به دیدگاه آنها بستگی دارد و اگر فرد به عمق و حقیقت اکتفا نکند، همواره در سطح باقی میماند و از زیباییها و ثروتهای واقعی دور میشود.
هوش مصنوعی: یک نفر به دلیلی در حال تخریب زمین بود که یک آدم نادان فریاد زد و اجازه نداد کارش ادامه پیدا کند.
هوش مصنوعی: چرا زمین را از هم میپاشی و درهم میکنی؟
هوش مصنوعی: به شخصی که بیفکر و نادان است، گفته میشود که او بهتر است مرا رها کند، زیرا او باید از ویرانی و مشکلاتی که دارد، عبرت بگیرد و در ساختن زندگیاش بیشتر دقت کند.
هوش مصنوعی: کی میتواند این باغ و دشتهای گندمزار زیبا شود، اگر این سرزمین زشت و خراب باقی بماند؟
هوش مصنوعی: کی میشود که باغ و کشت و درختان به نظم و ترتیب خود باقی بمانند و به هم نریزند؟
هوش مصنوعی: برای اینکه به عمق و حقیقت یک موضوع پی ببری، باید آن را به دقت بررسی کنی. آیا همیشه نتیجهٔ این بررسی خوب و دلپذیر خواهد بود؟
هوش مصنوعی: برای اینکه مشکلات و دردهایت از بین برود، باید درمان شوی؛ در غیر این صورت، هیجانات و آشفتگیها ادامه خواهد یافت و آرامش به دست نخواهد آمد.
هوش مصنوعی: کسی که درزی ماهر است، نمیتواند جامه را به راحتی پاره کند.
هوش مصنوعی: چرا این پارچه زیبا و ارزشمند را پاره کردی؟ حالا من با این پاره شده چه کار کنم؟
هوش مصنوعی: هر ساختار قدیمی که ترمیم و بازسازی شود، نباید به معنای تخریب آنچه که قبلاً وجود داشته باشد باشد.
هوش مصنوعی: همچنین در کنار کارگران و حرفهمندان مانند نجار، آهنگر و قصاب، قبل از ساختن بناها، خرابکاریهایی وجود دارد.
هوش مصنوعی: هلیله و بلیله که از داروهای medicinal هستند، باعث میشوند که وقتی آنها را مصرف کنیم، بدن دچار آسیب و تضعیف میشود. در واقع، این مواد به جای اینکه مفید باشند، باعث آسیب به سلامتی میگردند.
هوش مصنوعی: برای اینکه گندم را آرد کنی و از آن نان تهیه کنی، لازم است ابتدا آن را در آسیا بکوبی. بدون این عمل، هیچگاه نمیتوانی از سفرهمان چیزی آماده کنی.
هوش مصنوعی: او از من خواست که برایش نان و نمک بیاورم، تا بتواند از دست تو رها شود، ای سمک.
هوش مصنوعی: اگر نصیحت موسی را بپذیری و از این بدنامی و رسوایی رهایی یابی، در حقیقت به سود خود عمل کردهای.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه به خواستههای نفسانی خود تن دادهای، خود را کوچک کردهای و به اندازه یک کرم درآمدهای در حالی که توانایی و قدرتی چون اژدها داری.
هوش مصنوعی: من اژدهایی را به همراه خود آوردهام تا به تدریج آن را اصلاح کنم و بهبود ببخشم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دم این موجود بشکند، من آن اژدها را از ریشه در میآورم.
هوش مصنوعی: اگر راضی باشی و از مشکلات گذر کنی، نجات خواهی یافت؛ اما اگر به نارضایتی ادامه دهی، خطر بزرگی جان تو را تهدید میکند.
هوش مصنوعی: حق این است که فلان جادو یا فریبی که تو در اینجا به کار بردی، واقعاً سخت و پیچیده است.
هوش مصنوعی: تو با جادو و نیروی خود، مردم یکدل را به دو گروه تقسیم کردی؛ همانطور که جادوگری میتواند در دل سنگ و کوه رخنه کند.
هوش مصنوعی: میگوید که در دلایل و پیامهای الهی غرق شدهام و نمیتوانم جادوی کی را با نام خدا ببینم.
هوش مصنوعی: غفلت و انکار، زمینهساز فریب و نیرنگی است که دین را به خطر میاندازد و جان کسانی که به حقایق موسوی پایبندند، تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: من در مقابل جادوگران چه ارزشی دارم، ای بیشرم، در حالی که عیسی (مسیح) از نفس من حسرت میخورد.
هوش مصنوعی: من در برابر جادوگران چه کارهام، ای جان که کتابها از وجود و نور من بهره میبرند.
هوش مصنوعی: وقتی تو با آسانی و سرخوشی به اوج میروی، طبیعی است که من فکر کنم تو به من توجهی نداری.
هوش مصنوعی: هر کسی که اعمالش شبیه به کارهای حیوانات وحشی باشد، نباید از انسانهای بزرگ و مهربان انتظار بدی داشته باشد.
هوش مصنوعی: وقتیکه تو بخشی از این جهان هستی، هر بوی خوش را به خاطر ویژگیها و حالت خودت میسنجی و توصیف میکنی.
هوش مصنوعی: اگر تو بازگردی و به سوی تو، سر تو هم بازگردد، آن وقت خانه، منظرهای گردان و زیبا از تو را به تماشا خواهد نشست.
هوش مصنوعی: اگر تو در کشتی باشی و دریا را زیر نظر داشته باشی، میتوانی ساحل را هم که در حال نزدیک شدن است، ببینی.
هوش مصنوعی: اگر تو از درون دل تنگ و ناراحت باشی، تمام دنیا را نیز به صورت محدود و مضطرب میبینی.
هوش مصنوعی: اگر تو با دوستانت خوش باشی، این دنیا برایت مانند یک گلستان خواهد بود.
هوش مصنوعی: بسیاری از مردم ممکن است به دورترین نقاط سفر کنند، اما جز بیاعتقادی و دوپارگی چیز دیگری نبیند.
هوش مصنوعی: بسیاری از افراد به سرزمینهای دوری چون هند و هری رفتهاند، اما آنچه از آنجا دیدهاند تنها خرید و فروش بوده است.
هوش مصنوعی: بسیاری از افراد به سفرهای دور و سرزمینهای خارجی مانند ترکستان و چین میروند، اما هیچ تجربهای از زیباییها و فرهنگ آنجا ندارند و تنها با فریب و دسیسههایی روبرو میشوند.
هوش مصنوعی: اگر چیزی جز رنگ و بوی محسوس نداشته باشی، بهتر است که تمامی زمینهها و موضوعات را جستجو کنی و هر چیزی را که میتوانی پیدا کنی.
هوش مصنوعی: گاو ناگهان در بغداد ظاهر میشود و بیهیچ معطلی از یک گروه به سوی گروه دیگر میگذرد.
هوش مصنوعی: انسان تنها سطح و ظواهر زندگی را میبیند و از عمق لذتها و شادیها بیخبر میماند، مانند اینکه فقط پوست خربزه را تجربه کند و از طعم واقعی آن بیخبر باشد.
هوش مصنوعی: کسی که بر سر راه افتاده، آیا او شایسته است که به عنوان علف در نظر گرفته شود، مثل گاو یا الاغی که در حال چرا هستند؟
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که انسان اگر به صورت خشک و بیروح، مانند چوب بر روی میخی بیفتد، هیچ چیز به زندگیاش اضافه نخواهد شد و نمیتواند به رشد و توسعه روحی و معنوی خود بپردازد. در واقع، نیاز به جان و احساس دارد تا بتواند زندگیاش را بهبود بخشد.
هوش مصنوعی: این فضا و محیطی که در آن قرار داریم، فراتر از تمامی اسباب و علل دنیوی است. این مکان، سرزمین خداوند است و مقام بالایی دارد.
هوش مصنوعی: هر لحظه تغییر میکند و مانند نقش و نگار، جان انسان همواره تازه و نو میباشد. در هر بار تغییر، او جهانی تازه را به وضوح میبیند.
هوش مصنوعی: اگر فردوس و نهرهای بهشت هم همچون یک رنگ و یک حالت یکنواخت و بیروح شوند، زیبا و دلنشین نخواهند بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.