بخش ۴۷ - مانستن بدرایی این وزیر دون در افساد مروت شاه به وزیر فرعون یعنی هامان در افساد قابلیت فرعون
چند آن فرعون میشد نرم و رام
چون شنیدی او ز موسی آن کلام
آن کلامی که بدادی سنگ شیر
از خوشی آن کلام بینظیر
چون بهامان که وزیرش بود او
مشورت کردی که کینش بود خو
پس بگفتی تا کنون بودی خدیو
بنده گردی ژندهپوشی را بریو
همچو سنگ منجنیقی آمدی
آن سخن بر شیشه خانهٔ او زدی
هر چه صد روز آن کلیم خوشخطاب
ساختی در یکدم او کردی خراب
عقل تو دستور و مغلوب هواست
در وجودت رهزن راه خداست
ناصحی ربانیی پندت دهد
آن سخن را او به فن طرحی نهد
کین نه بر جایست هین از جا مشو
نیست چندان با خود آ شیدا مشو
وای آن شه که وزیرش این بود
جای هر دو دوزخ پر کین بود
شاد آن شاهی که او را دستگیر
باشد اندر کار چون آصف وزیر
شاه عادل چون قرین او شود
نام آن نور علی نور این بود
چون سلیمان شاه و چون آصف وزیر
نور بر نورست و عنبر بر عبیر
شاه فرعون و چو هامانش وزیر
هر دو را نبود ز بدبختی گزیر
پس بود ظلمات بعضی فوق بعض
نه خرد یار و نه دولت روز عرض
من ندیدم جز شقاوت در لئام
گر تو دیدستی رسان از من سلام
همچو جان باشد شه و صاحب چو عقل
عقل فاسد روح را آرد بنقل
آن فرشتهٔ عقل چون هاروت شد
سحرآموز دو صد طاغوت شد
عقل جزوی را وزیر خود مگیر
عقل کل را ساز ای سلطان وزیر
مر هوا را تو وزیر خود مساز
که برآید جان پاکت از نماز
کین هوا پر حرص و حالیبین بود
عقل را اندیشه یوم دین بود
عقل را دو دیده در پایان کار
بهر آن گل میکشد او رنج خار
که نفرساید نریزد در خزان
باد هر خرطوم اخشم دور از آن
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال ۹ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
امین کیخا نوشته:
هامان وزیر فرعون خشایارشاه هم بوده است !خشایار فرعون هم به شمار می آید
👆⚐
امین کیخا نوشته:
منجنیق کشکانجیر هم می شود
👆⚐
امین کیخا نوشته:
مانستن یعنی تشبیه و مانسته را هم داریم . با افزودن پسوند به فعلهای فارسی می توان معنی نویی به آنها داد مثل مانیدن و ماندن و مانستن ! و دیگرستن و دگرسته یعنی تغییر و متفاوت و نیرز اندرستن یعنی وارد شدن با enter یک لغت است و ورودیو یا entry می شود اندری!
👆⚐
امین کیخا نوشته:
اندرستن همانto enter است
👆⚐
امین کیخا نوشته:
گزیر به معنی چاره درست است ولی معنی اصلی آن گزیریدن تصمیم گیری بوده است و گزیر معنی تصمیم می داده است . گزیر معنی گماشته در لری می دهد و با زیر نخست خوانده می شود
👆⚐
ناشناس نوشته:
شیشه خانه او بسیار زیباست و کنایه از قلب ضعیف ست که کلام هامان او را تحت تاثیر قرار میدهد و میشکندش
👆⚐
تاوتک نوشته:
دستور در اینجا به معنی وزیر به کار رفته است دست+ور که پسوند دارندگی است
👆⚐
شمس الحق نوشته:
شیر مادر حلالت باد ای مرد! چه کیفی دارد خواندن این سخنان .
👆⚐
خسرو نوشته:
سلام ، در قرآن از شیطان مجسم نیز بعنوان فرعون و از رسولش بعنوان طاغوت نام برده شده و هرکسی با حضرت موسی که هدایتگر خداست و به عمر جاودانه رسیده ، دشمنی کند فرعون است
👆⚐