گنجور

 
مولانا

یک دو پندش داد طوطی بی‌نفاق

بعد از آن گفتش سلام الفراق

خواجه گفتش فی امان الله برو

مر مرا اکنون نمودی راه نو

خواجه با خود گفت کاین پند منست

راه او گیرم که این ره روشن‌ست

جان من کمتر ز طوطی کی بوَد‌؟

جان چنین باید که نیکوپی بود

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
بخش ۹۴ - وداع کردن طوطی خواجه را و پریدن به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم