گنجور

 
مولانا

صفتِ یقین، شیخ کامل است ظنّ‌های نیکویی راستِ مریدان او شد. علی التفّاوت ظنّ و اغلب اغلب ظن و علی هذا. همچنین هر ظنّی که افزون‌ترست آن ظنّ او به یقین نزدیکتر و از انکار دورتر لَوْ وُزِنَ اِیَمَانُ اَبِیْ بَکْرٍ همه ظنون راست از یقین شیر می‌خورند و می‌افزایند و آن شیرخوردن و افزودن نشان آن تحصیل زیادتی ظنّ است به علم و عمل تا هر یکی یقین شود و در یقین فانی شوند به کلّی زیرا چون یقین شوند ظن نمانَد و این شیخ و مریدان ظاهر شده در عالم اجسام نقش‌های آن شیخ یقین‌اند و مریدانش دلیل بر آنک این نقش‌ها متبدّل می‌شوند دَوْراً بَعْدَدَوْرٍ وَقَرْناً بَعْدَ قَرْنٍ و آن شیخ یقین و فرزندانش که ظنون راستند قایمند در عالم عَلی مِّرِ الْادْوَارِ وَ الْقُرُوْنِ مِنْ غَیْرَ تَبَدُّلٍ باز ظنون غالط ضال منکر راندگان شیخ یقین‌اند که هر روز ازو دورتر شوند و هر روز پس‌ترند زیرا هر روز می‌افزایند در تحصیلی که آن ظنّ بد را بیفزاید فِیْ قُلُوْبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً اکنون خواجگان خرما می‌خورند و اسیران خار می‌خورند قَالَ اللهُّ تَعَالی اَفَلَا یَنْظُرُوْنَ اِلَی الْاِبِلِ اِلَامَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً فَاوُلَئکَ یُبَدِّلُ اللهُّ سَیِّاتِهِم حَسَنَاتٍ هر تحصیلی که کرده است در افساد ظن این ساعت قوّت شود در اصلاح ظنّ همچنانک دزدی دانا توبه کرد و شحنه شد آن همه طرّاری‌های دزدی که می‌ورزید این ساعت قوّت شد در احسان و عدل. و فضل دارد بر شحنگان دیگر که اوّل دزد نبوده‌اند زیرا آن شحنه که دزدی‌ها کرده است؛ شیوهٔ دزدان را می‌داند احوال دزدان ازو پوشیده نمانَد و این چنین کس اگر شیخ شود کامل باشد و مهتر عالم و مهدی زمان.

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode