گنجور

 
مشتاق اصفهانی

جناب حاجی نیکو خصال عبداله

که نام او به نکوئیست شهره ایام

کسیکه خاتم فیروزه فلک چو نگین

ز نام نامی او گشته است صاحب نام

کسیکه نکهت خلقش بود حیات جهان

بدان صفت که با رواح زنده‌اند اجسام

کسی که در همه آفاق نیست مانندش

نه از وضیع و شریف و نه از خواص و عوام

بدستیاری حق ریخت طرح حمامی

که نبودش ز نکوئی قرینه در ایام

درش دو مصرع موزون بود که هر دو بهم

چو جفت ابروی خوبان رسیده‌اند تمام

کتابه در او یاد می‌دهد ز صفا

ز طرف روی نکویان و خط عنبر فام

نسیم بینه او میرسد مگر ز بهشت

که عطر بیز بود همچو بوی گل بمشام

ستون او که برعنایی آمده است علم

بسر و طعنه زند از نزاکت اندام

زرشک جدول آبش سزد که آب بقا

چو آب جدول شمشیر ایستد ز خرام

ز منبع آب بکیفیتی بهر حوضش

رود که باده لعلی ز آبگینه به جام

صفا ز جام بلورین سقف او در موج

بود چنانکه به پیمانه باده گلفام

به طاس او زند ار قرص ماه دم ز صفا

فتد چو پرتو خورشید طشت او از بام

عجب مدار ز فیض هوای معتدلش

که بازگشت کند جان رفته از اجسام

نظر بصافی آبش اگر کند از رشک

برنگ موج ز آب گهر رود آرام

نخواهد ار کند از آب او شکار صفا

بروی آب چرا موج گستراند دام

ز نوره خانه او بسکه نور می‌تابد

ز روشنی دم صحبست دروی اول شام

چو شد تمام ز لطف حق این خجسته بنا

که قاصر است ز تعریف او زبان در کام

نوشت خامه مشتاق بهر تاریخش

کسی ندیده بدوران مثال این حمام

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
رودکی

دریغم آید خواندن گزاف وار دو نام

بزرگوار دو نام از گزاف خواندن عام

یکی که خوبان را یکسره نکو خوانند

دگر که: عاشق گویند عاشقان را نام

دریغم آید چون مر تو را نکو خوانند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از رودکی
کسایی

سرودگوی شد آن مرغک سرودسرای

چو عاشقی که به معشوق خود دهد پیغام

همی چه گوید؟ گوید که: عاشقا، شبگیر

بگیر دست دلارام و سوی باغ خرام

عنصری

امید نیکی و تاج ملوک و صدر کرام

بزرگ خسرو آزادگان و فخر انام

بمین دولت و دولت بدو همیشه عزیز

امین ملت و ملت بدو گرفته نظام

سپهر کلی و جزوی بدو نموده هنر

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از عنصری
ابوسعید ابوالخیر

دریغم آید خواندن گزاف وار دو نام

بزرگوار دو نام از گزاف خواندن عام

یکی که خوبان را یکسره نکو خوانند

دگر که عاشق گویند عاشقان را نام

دریغم آید چون مر ترا نکو خوانند

[...]

فرخی سیستانی

بنفشه زلف من آن سرو قد سیم اندام

بر من آمد وقت سپیده دم به سلام

درست گفتی کز عارضش برآمده بود

گه فرو شدن تیره شب سپیده بام

ز عود هندی پوشیده بر بلور زره

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه