دریغ و درد که از محفل جهان چون شمع
بچشم اشکفشان رفت میرزااحمد
ز شوق صحبت روحانیان ز عالم تن
بسوی عالم جان رفت میرزااحمد
ازاین چمن شد و مرغان بناله میگویند
فغان که رفت و جوان رفت میرزااحمد
چو زد بهم پروبال و بآشیانه قدس
ز دامگاه جهان رفت میرزااحمد
نوشت ازپی تاریخ رحلتش مشتاق
که از جهان بجنان رفت میرزااحمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از فقدان میرزا احمد ابراز تأسف کرده و به توصیف سفر او به دنیای ابدی و جدا شدنش از عالم خاکی میپردازد. او با بغض و اندوه میگوید که میرزا احمد به سوی عالم جان و روحانیان حرکت کرده و این جدایی باعث ناراحتی و سوگ در چمن و در دل پرندگان شده است. همچنین شاعر اشاره میکند که میرزا احمد با پرواز به آشیانه قدس، از دامگاه دنیا رها شده و تاریخ وفاتش را به یادگار نوشتهاند.
هوش مصنوعی: متاسفانه که مانند شمعی در محفل دنیا، میرزا احمد با چشمانی پر از اشک و غم، از بین ما رفته است.
هوش مصنوعی: به خاطر شوق گفت وگو با اهل معرفت و معنویت، میرزا احمد از دنیای مادی و جسمانی خود فاصله گرفت و به دنیای روح و جان روی آورد.
هوش مصنوعی: پرندگان از این باغ در حال ناله کردن هستند و میگویند افسوس که جوانی از میان رفت و میرزااحمد هم رفت.
هوش مصنوعی: وقتی پروانههای رنگارنگ به هم آمیختند و به خانهای در بهشت رفتند، میرزا احمد از دنیای ناسازگار جدا شد.
هوش مصنوعی: مشتاقانه در مورد تاریخ وفات میرزا احمد نوشتند؛ او از این دنیا به بهشت رفت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.