از دوست قالب من دیوانه پرشده است
جسمم ز جان تهی وز جانانه پر شده است
خون دل از غمت همه در چشمم آمده است
مینا تهی ز باده و پیمانه پر شده است
گردد چگونه سبز بکوی تو آشنا
کین گلستان ز سبزه بیگانه پر شده است
آن نکته نشنوند که دارد حقیقتی
از بسکه گوش خلق ز افسانه پر شده است
گردت ز بسکه طایر دلها فشانده بال
پای چراغت از پر پروانه پر شده است
ما را ز حلقه نرسد بیش از این کمند
ازبس بعهد زلف تو دیوانه پر شده است
نبود دلم رهین فروغی ز مهر و ماه
کز پرتو جمال تو این خانه پر شده است
هرگز دل خراب بدهر اینقدر نبود
از سیل اشگ ماست که ویرانه پر شده است
محروم زخم ماست از آن زلف عنبرین
ورنه ز مشگ چاک دل شانه پر شده است
مشتاق را ز اشگ غمت تار هر مژه
چون رشته بود که ز دردانه پر شده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساسات عمیق و دردناک خود در ارتباط با عشق و معشوق صحبت میکند. او به دیوانگی و تشنگی دل خود اشاره میکند و میگوید که از غم معشوقش چشمانش پر از اشک شده است. همچنین، او به زیباییهای معشوق و تأثیر آن بر دیگران اشاره میکند و بیان میکند که دلها به خاطر زیبایی معشوق پر شدهاند. شاعر از این میگوید که عشقش مانند کمند، او را به خود فرا میخواند و در عین حال دلتنگی و ویرانی ناشی از این عشق را نیز حس میکند. او تأکید میکند که این عشق و اشکها باعث ویرانی دلش شده و دلش پر از زخمهای ناشی از آن است. در مجموع، شعر بیانگر شدت احساسات عاشقانه و دردهای ناشی از محبت است.
هوش مصنوعی: جسم من از محبت دوست پر شده و دیگر از جان خالی شده است، به طوری که فقط عشق او در وجودم باقی مانده است.
هوش مصنوعی: من به خاطر ناراحتی و غمت اشک میریزم و چشمهایم پر از اندوه است، در حالی که مینا (جام) خالی از نوشیدنی است و پیمانه پر از آن شده است.
هوش مصنوعی: چگونه میتواند جویای خبر تو باشد، در حالی که این باغ پر از علفهای بیگانه است؟
هوش مصنوعی: بسیاری از مردم به خاطر شنیدن داستانها و افسانههای گوناگون، نمیتوانند نکتههای واقعی و حقیقی را بشنوند.
هوش مصنوعی: به خاطر محبوبیت و جذابیت تو، دلهای زیادی به سوی تو جلب شدهاند و این امر باعث شده که پای چراغ وجودت از پرهای پروانهها پر شود.
هوش مصنوعی: ما دیگر نمیتوانیم از بند عشق تو فرار کنیم، چرا که دیوانهوار تحت تاثیر زیباییهای زلفت اسیر شدهایم.
هوش مصنوعی: دل من به هیچ چیز غیر از زیبایی تو وابسته نیست، چون نور صورت تو این خانه را پر کرده است.
هوش مصنوعی: دلهای ما به اندازهای جریحهدار شده که ویرانیهای زیادی به وجود آمده است. اشکهای ما به قدری زیاد بوده که تاثیر عمیقی در این دنیا گذاشته است.
هوش مصنوعی: زخم ما از زلف خوشعطر اوست که ما را محروم کرده است، و اگر نبود این محرومیت، دل ما با عطر مشکی که در آن وجود دارد، کاملاً پر میشد.
هوش مصنوعی: مشتاق، به خاطر اشکهای ناشی از غم تو، تارهای مژهاش مانند رشتهای شده که از دانههای درد پر شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از عاشقان حوالی آن خانه پر شده است
دارالشفای عشق ز دیوانه پر شده است
از خود نگشته است به کس آشنا دلی
راه وثاقش از پی بیگانه پر شده است
تاره به جام خانه چشمم فکند عکس
[...]
از تیر غمزه اش دل دیوانه پر شده است
بیرون روم که از پری این خانه پر شده است
خون می خورد ز تنگی جا، حرف آشنا
از بس دلم ز معنی بیگانه پر شده است
بلبل کند به غنچه غلط، خانه مرا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.