زهی خطت ز عرق مشک ناب در ته آب
عذارت از خوی شرم آفتاب در ته آب
تلاش گوهر مقصود و راحت افسانه است
مجو ز دیده غواص خواب در ته آب
نه فارغم ز طلب در وصال این عجب است
که ماهیم من و میجویم آب در ته آب
غریق وصلم و سوزم ز هجر آه که من
ز داغ دوری آبم کباب در ته آب
بریز اشک ز خوناب دیده مژگانم
بود چه پنجه مرجان خضاب در ته آب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف احساسات عمیق خود می‌پردازد، او از زیبایی و جذابیت خط معشوقش سخن می‌گوید که مانند مشک ناب و در عمق آب است. او می‌گوید که در جستجوی وصال معشوقش تلاش می‌کند، اما این جستجو بیشتر شبیه یک افسانه و خواب است. علی‌رغم اینکه در جستجوی عشق است، او خود را در عمق آب غرق می‌یابد و از دوری محبوب به شدت رنج می‌کشد. شاعر به عواطفش نسبت به معشوق و درد فراق اشاره می‌کند و از اشک‌هایش می‌گوید که مثل خونی است که از دلش می‌ریزد. در نهایت، او تأکید می‌کند که این احساسات و تصویرها مانند مرجان و زیبایی در عمق آب است.
هوش مصنوعی: ای خط تو که همانند عطر مشک خالص در آب جاری است، زیبایی و شرم تو همچون آفتاب در عمق آب نمایان است.
هوش مصنوعی: تلاش برای به دست آوردن چیزهایی که به نظر ارزشمند می‌آیند، و امید به راحتی و آسایش همواره در حال فرار است. اینها را از دیدگاه شخصی که در عمق آب غوطه‌ور است، نمی‌توان واقعی دانست.
هوش مصنوعی: من از جستجوی وصال و عشق خسته نشده‌ام و این موضوع برایم عجیب است که مثل ماهی هستم و در عمق آب به دنبال آب می‌گردم.
هوش مصنوعی: من غرق در عشق و وصل هستم و از دوری معشوق می‌سوزم. آه، من به قدری از دوری دل‌تنگم که در عمق آب به شدت سوزانده می‌شوم.
هوش مصنوعی: از چشمانم اشک بریزد، چون درون آنها خون و غم وجود دارد. مانند این است که انگشتانی از مرجان رنگی، در زیر آب به چشم می‌خورند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانه‌هایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیه‌ای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیه‌گذاری باید در گنجور نام‌نویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.