شام شد زلف سیاه تو به یادم آمد
گشت طالع مه و ماه تو به یادم آمد
دوش در بادیه رم کرده غزالی میگشت
گردش چشم سیاه تو به یادم آمد
بر سر شاخ کله گوشه گل باد شکست
شکن طرف کلاه تو به یادم آمد
خنجر غرقه به خون در کف مستی دیدم
تیغ خونریز نگاه تو به یادم آمد
به خسی آتشی از جلوه برقی افتاد
حال خود بر سر راه تو به یادم آمد
تیری آمد به هدف تند ز شستی مشتاق
سرعت ناوک آه تو به یادم آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از قضا چشم سیاه تو به یادم آمد
قدر انداز نگاه تو به یادم آمد
ترکش تیر جگردوز قضا را دیدم
صف مژگان سیاه تو به یادم آمد
به دل ساده خود راه نگاهم افتاد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.