سرلشگر حسن است نگاهی که تو داری
ترکش کش او چشم سیاهی که تو داری
جوشن در صبر است شکیبنده دلان را
رخساره چون پنجه ماهی که تو داری
بر قدرت خود تکیه کند حسن چو گردد
صیقل گرمه طرف کلاهی که تو داری
بر یوسفیت حسن گواه است و عجب نیست
صد دعوی ازین به گواهی که تو داری
به نما به ملک روی که سازد ز رقابت
در نامه من ثبت گناهی که تو داری
ز آلودگی بال ملایک به حذر باش
ای اشگ جگرگون سر راهی که تو داری
در بزم سبک میکندت محتشم امشب
بیلنگری شعلهٔ آهی که تو داری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خون می چکد از تیغ نگاهی که تو داری
فریاد ازان چشم سیاهی که تو داری
در حمله اول ز جهان گرد برآرد
از خال و خط و زلف، سپاهی که تو داری
هر چند گلی نیست به خوش چشمی نرگس
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.