مفتون چشم کم نگه پر فتنهات شوم
مجنون آهوانه نگه کردنت شوم
از صد قدم به ناوکی انداختی مرا
قربان دست و بازوی صید افکنت شوم
دامان سعی بر زدهای در هلاک من
ای من هلاک بر زدن دامنت شوم
زان تندخوتری که توانم ز بیم گشت
پیرامنت اگر همه پیراهنت شوم
کم میکنی نگاه ولی خوب میکنی
قربان طرح و وضع نگه کردنت شوم
کردی ز باده پیرهن عاشقانه چاک
شیدای چاک کردن پیراهنت شوم
من بلبل ندیده بهارم روا مدار
کاواره همچو محتشم از گلشنت شوم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کو دل که محو نرگس جادو فنت شوم
مستغرق نظاره مرد افکنت شوم
چون گشتهای به دشمن ناموس خویش دوست
اینست دوستی که به جغان دشمنت شوم
از غیرتم برین که به من نیز این چنین
[...]
ای سرو ناز بنده ره رفتنت شوم
قربان نرم نرم سخن کردنت شوم
پامال نرگس سیه رهزنت شوم
مفتون چشم کم نگه پر فنت شوم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.