نشانده شام غمت گرد دل سپاهی را
که دست نیست بدان هیچ پادشاهی را
پناه صد دل مجروح گشته کاکل تو
چه پردلی که حمایت کند سپاهی را
جز آن جمال که خال تو نصب کردهٔ اوست
که داد مرتبه خسروی سیاهی را
به نیم جان چه کنم با نگاه دمبهدمش
که صدهزار شهید است هر نگاهی را
دلی که جان دو عالم به باد دادهٔ اوست
در او اثر چو بود نالهای و آهی را
مرا ز وصل بس این سروری که همچو هلال
ز دور سجده کنم گوشهٔ کلاهی را
برای مهر و وفا کند کوهکن صد کوه
ولی نکند ز دیوار هجر کاهی را
رو ای صبا و به آن سرو پاکدامن گو
که از برای تو کشتند بیگناهی را
جهان ز فتنهٔ چشمت پر است زان خم زلف
نما به محتشم ای گل گریزگاهی را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به توصیف غم و درد ناشی از دوری از معشوق میپردازد. او از زیباییهای معشوق و تأثیر نگاه او بر دلهای شکسته و مجروح سخن میگوید. با اشاره به اینکه جمال معشوق، شاهکار خلقت است، نشان میدهد که عشق و وفا در اوج قدرت و زیبایی، هیچ پادشاهی هم نمیتواند جان و دل را بهدست آورد. شاعر در نهایت از صبا میخواهد که پیغام عشق او را به معشوق برساند و به زیباییهای او اشاره میکند. حال او وصال را همچون هلالی زیبا میبیند و آرزو میکند که دلتنگیهایش برطرف شود.
هوش مصنوعی: غم تو مثل شامی است که در دل سپاهیان جا گرفته و هیچ پادشاهی نمیتواند به آن دسترسی پیدا کند.
هوش مصنوعی: کاکل تو، منبع آرامش و پناه دلهای زخمخورده است. چه شجاعتی در تو نهفته که میتوانی سپاه بزرگی را حمایت کنی.
هوش مصنوعی: تنها زیبایی که میتوان به آن اشاره کرد، همان نشانهای است که تو به آن افتخار میکنی و این زیبایی باعث شده است تا حتی سیاهی هم به مقام سلطنت دست یابد.
هوش مصنوعی: نمیدانم با نیمه جانم چه کنم در برابر نگاه پیوستهاش، زیرا هر یک از نگاههای او به اندازهی صدها هزار شهید ارزش دارد.
هوش مصنوعی: دلی که جان دو دنیا را فدای خود کرده، اگر در آن صدای نالهای یا آهی باشد، نشانهای از احساسات آن دل است.
هوش مصنوعی: من از این شادی و سروری که از وصل تو به دست آوردهام، به اندازهای راضیام که مانند هلال ماه از دور، به گوشهای از کلاه تو سجده میزنم.
هوش مصنوعی: کسی که برای محبت و وفاداری تلاش میکند، میتواند کوهها را جابهجا کند، اما نمیتواند تلخی جدایی را تحمل کند و از آن بگذرد، حتی اگر این جدایی به اندازه یک کاه باشد.
هوش مصنوعی: ای نسیم، به آن درخت زیبا بگو که به خاطر تو، بیگناهی را به قتل رساندهاند.
هوش مصنوعی: دنیا از سوی نگاه تو پر از آشفتگی است. ای گل، زلفهای زیبایت را به نمایش بگذار تا پناهگاهی برای دلها باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دلم به عشق هلاک است کینه خواهی را
که دام عیش بود موج بحر ماهی را
کسی که باخته نقد شباب را، داند
که گریه نیست عبث شمع صبحگاهی را
گدای میکده آرد فرو چو شیشه ز طاق
[...]
نه دست آن که بگیریم زلف ماهی را
نه روز روشنی از پی شب سیاهی را
فغان که بر در شاهی است دادخواهی ما
که از ستم ندهد داد دادخواهی را
گدای شهرم و بر سر هوای آن دارم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.