تا همتم به دست طلب زد در بلا
دربست شد مسخر من کشور بلا
دست قضا به مژده کلاه از سرم ربود
چون مینهاد بر سر من افسر بلا
آن دم هنوز قلعه مهدم حصار بود
کاورد عشق بر سر من لشکر بلا
بر کوهکن ز رتبه مقدم نوشتهاند
نام بلا کشان تو در دفتر بلا
تا بنده بود بیتو به داغ جنون اسیر
تابنده بود بر سر او افسر بلا
تا هست کاکل تو بلاجو عجب اگر
کاهد زمانه یک سر مو از سر بلا
مردیست مرد عشق که دایم چو محتشم
در یوزه مراد کند از در بلا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از حالتهای مختلف عشق و بلا سخن میگوید. او به سرنوشتی اشاره میکند که به خاطر عشق، گرفتار مشکلات و سختیها شده است. در ابتدا، تاکید میکند که با تلاش و امید، تمامی چالشها را میپذیرد و حتی کشور بلا به نوعی در اختیار اوست. سپس به از دست دادن کلاهی به عنوان نماد احترام و مقام اشاره میکند که گویا عشق او را به بلا گرفتار کرده است. او همچنین به مقایسه عشق با یک لشکر اشاره میکند و از داغ و درد عشق که او را به جنون میکشاند، صحبت میکند. در نهایت، شاعر بر این نکته تأکید میکند که عشق واقعی مستلزم شجاعت است و باید برای رسیدن به مقصدی که میخواهیم، با مشکلات مواجه شویم.
هوش مصنوعی: وقتی اراده و تلاش من به سوی خواستههایم معطوف شد، در اوج مشکلات و مصائب، آنها همگی به راحتی در خدمت من درآمدند.
هوش مصنوعی: سرنوشت با خوش خبری، کلاهم را از سرم برداشت، وقتی که بر سرم تاج سختی و مصیبت گذاشت.
هوش مصنوعی: در آن لحظه، هنوز دژ حیات من به شدت محافظت شده بود و عشق همچنان بر سرم لشکری از مشکلات و دردها را در انتظار داشت.
هوش مصنوعی: بر روی کوهی که کارگران در حال کندن آن هستند، نام افرادی که سختیها را تحمل کردهاند، در دفتر حوادث به ثبت رسیده است.
هوش مصنوعی: قبل از اینکه تو بیایی، من در داغ عشق دیوانه و اسیر بودم، ولی اکنون به لطف تو، بر سرم تاج سختیها نشسته است.
هوش مصنوعی: تا وقتی که موهای تو زیبا و حیرتانگیز است، عجیب نیست که زمانه حتی یک تار موی آن را هم کم کند.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف مردی میپردازد که در عشق و محبت، همیشه با عزت و اراده قوی، سعی دارد از سختیها و مشکلات عبور کند و به آرزوهایش برسد. او مانند شخصیتی بزرگ و تاثیرگذار، بر مشکلات غلبه میکند و به دنبال اهداف خود است، حتی اگر با چالشها و دردسرها مواجه شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آنم که سر نمیکشم از خنجر بلا
دارم زعشق روی تو سر در سر بلا
عشقم ادیب و تخته ی تعلیم لوح صبر
تن نسخه ی ملامت و دل دفتر بلا
هرگز زیمن سایه ی سنگ پریوشان
[...]
یا رب به خون و خاک شهیدان کربلا
می بخش ایمنی به صفایی ز هر بلا
وانگه پس از سه روز، در آن دشت پربلا
بستند بار سوی مدینه، ز کربلا
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.