گنجور

 
محتشم کاشانی

از بادهٔ لاله تو چو در ژاله می‌رود

خون قطره قطره در جگر لاله می‌رود

چشم تو هندوییست که پنداری از خطا

صد ترک تند خوش به دنباله می‌رود

از خشگ سال ناز جهان می‌شود خلاص

سال دگر که ماه تو در هاله می‌رود

زین بادهٔ دو ساله که می‌آورند باز

ناموس زهد زاهد صد ساله می‌رود

از شکر نی قلمم هردم از عراق

صد کاروان قند به بنگاله می‌رود

زیبا عروس جمله اندیشه‌ام به کار

بی‌مشتری فریبی دلاله می‌رود

شب محتشم چو می‌کند آهنگ نوحه ساز

تا روز از زمین به فلک ناله می‌رود

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
حافظ

ساقی حدیث سرو و گل و لاله می‌رود

وین بحث با ثلاثه غساله می‌رود

می ده که نوعروس چمن حد حسن یافت

کار این زمان ز صنعت دلاله می‌رود

شکرشکن شوند همه طوطیان هند

[...]

جامی

با یار کوچ کرده ز دل ناله می‌رود

قطره زنان سرشک ز دنباله می‌رود

دم درکشم که راه به جایی نمی‌رسد

هرچند بر زبان جرس ناله می‌رود

زان ماه چارده که شد از دست دامنش

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از جامی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه