دلا نخل امل بنشان که باز آن سروناز آمد
تو هم ای خان باز آ که عمر رفته باز آمد
گریزان شد فراق و هجر بیخم زد تو هم اکنون
روی افسرده کی کان مایهٔ سوز و گداز آمد
بزن بر بام چرخ ای بخت دیگر نوبت عشقم
که با حسن بلند آوازه باز آن سروناز آمد
دگر غوغای مرغانست در نخجیر گاه او
که آواز پر شهباز و بانک طبل باز آمد
تو نیز ای دل که مالامال رازی مطمئن باشی
که آن جنبشنشین بحر بیآرام باز آمد
دگر ما و بهای خون خود کردن چو آب ارزان
که با سرمایهٔ ناز آن خریدار نیاز آمد
مخور غم محتشم من بعد کان غمخوار پیدا شد
مزن دیگر دم بیچارگی کان چاره ساز آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی بازگشت و امید به زندگی و عشق میپردازد. شاعر از آمدن دوباره معشوق و پایان فراق سخن میگوید و اشاره میکند که وقت آن است که به شادی و عشق پرداخته شود. دل شادمان است چرا که غم و جدایی به پایان رسیده و زیبایی و عشق بار دیگر زنده شده است. در نهایت، شاعر توصیه میکند که غم و اندوه را فراموش کرده و به شوق و شادی بپردازیم، زیرا راهحلها و امیدها دوباره پیدا شدهاند.
هوش مصنوعی: ای دل، درخت آرزو را بکار، زیرا دوباره آن زیبایی به سراغت آمده است. تو هم ای خانهدار، درب را باز کن که عمر رضا و شادی دوباره به خانهات برگشته است.
هوش مصنوعی: فراق و جدایی دیگر به پایان رسیده است و تو اکنون با حالتی ناراحت و افسرده حضور داری، چرا که منبع احساسات و درد من همین حالتی است که داری.
هوش مصنوعی: به آسمان بزن، ای سرنوشت؛ حالا نوبت عشق من است که با زیبایی معروفش دوباره به اینجا آمده است.
هوش مصنوعی: در اینجا صحبت از شوق و هیجان پرندگان در محیطی سرسبز و طبیعی است. صدای خواندن پرندهای بزرگ و با آواز دلنشین به گوش میرسد که فضایی پر از نشاط و زندگی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: ای دل، تو هم که پر از راز و رمز هستی، بدان که همانطور که دریا همیشه آرام نیست، آن موجود پرجنب و جوش نیز دوباره بازخواهد گشت.
هوش مصنوعی: ما جان خود را به بهایی کم و ناچیز مانند آب ارزان میفروشیم، در حالی که خریدار نیازهای ما از سرمایه و زیباییاش برخوردار است.
هوش مصنوعی: از این پس غم من را نخور، چرا که غمخوار پیدا شده است. دیگر صدای بیچارگی را نزن، زیرا اکنون چارهساز آمده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شه مشرق ملک سنجر به دارالملک باز آمد
سپاس و شکر یزدان را که شاد و سرفراز آمد
ز دارالملک غایب شد ز بهر فتح و پیروزی
کنون با فتح و پیروزی به دارالملک باز آمد
اثرهای ملک سلطان چو دیبای منقش شد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.