دلم آزاد از دامش نمیگردد چه دامست این
زبانم کوته از نامش نمیگردد چه نام است این
گر آید روز روشن ور رود دور از رخ و زلفش
نه من یابم که صبح است آن نه دل داند که شامست این
به کامم روز و شب در عاشقی اما به کام که
به کام آن که جان مییابد از مرگم چه کام است این
تو گرم عیش با غیر و مرا هر لحظه در خاطر
که میسوزد دلت بر من چه سوداهای خام است این
یکی را ساختی محرم یکی را کشتی از حرمان
فراموش کار من بنگر کدامست آن کدامست این
بخور خونم چو آب و غیر، گر آبت دهد مستان
که پیش نیک و بددانان حلالست آن حرامست این
ز حالات دگرگون محتشم میریزد از کلکت
گهی آب و گهی آتش چه ترتیب کلامست این
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات از عشق و دلدادگی صحبت میکند و به ناامیدی و درد ناشی از آن اشاره دارد. او احساس میکند در دام عشق گرفتار شده و نمیتواند از آن رهایی یابد. نام معشوقش آنقدر بزرگ است که زبانش از بیانش کوتاه میآید. روزها و شبها با عشق او سپری میشود، اما او در مییابد که این عشق تنها درد و رنج به همراه دارد. شاعر به تضاد بین حال خودش و معشوقش اشاره میکند که در حال خوش با دیگران است در حالی که او دائم در اندیشه و دلتنگی به سر میبرد. در نهایت، او به وضعیت متناقض احساساتش اشاره میکند که یک لحظه مثل آب و لحظهای دیگر مثل آتش است و نمیتواند نظم و ترتیب خاصی برای آن پیدا کند.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر او در بند است و نمیتواند آزاد شود. این زبان من هم نمیتواند نام او را به درستی بیان کند. پس او چه کسی است که اینگونه در قلب من جا گرفته است؟
هوش مصنوعی: اگر روز روشنی فرارسد و صورت و موهای او دور شوند، من نمیتوانم بفهمم که صبح است یا نه، و دل هم نمیداند که این حال چه حالتی است و آیا شام است یا نه.
هوش مصنوعی: در عشق، شب و روزم به خوشی میگذرد، اما این خوشی برای چه کسی است؟ چون کسی که از مرگ من زندگی میگیرد، چه فایدهای دارد؟
هوش مصنوعی: تو مشغول خوشگذرانی با دیگران هستی و من هر لحظه در خاطر خود میسوزم از اینکه دل تو نسبت به من چه آرزوهای ناپخته و خامی دارد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تضاد دو وضعیت اشاره میکند. یکی از آنها حالتی است که کسی را در قلب خود جا داده و به او نزدیک شده، و دیگری حالتی است که به خاطر حسرت و اندوه، فردی را از خود دور کرده و او را از یاد برده. شاعر از مخاطب میخواهد تا به او بنگرد و تشخیص دهد که کدام یک از این دو حالت متعلق به اوست و چه تفاوتهایی میان آنها وجود دارد.
هوش مصنوعی: بیا و خون من را همانند آب بنوش، اگر این کار برایت شادی میآورد. زیرا در نظر کسانی که به خوبی و بدی توجهی ندارند، چیزی که برای آنها حلال است برای دیگران حرام میباشد.
هوش مصنوعی: حال و روز محتشم تغییر کرده و از سر او گاهی آب و گاهی آتش جاری میشود. این وضعیت نشاندهندهٔ چه نوع وضعیتی است که او در آن به سر میبرد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جهان رنگ و بو پیدا تو میگوئی که راز است این
یکی خود را بتارش زن که تو مضراب و ساز است این
نگاه جلوه بدمست از صفای جلوه می لغزد
تو میگوئی حجابست این نقابست این مجاز است این
بیا در کش طناب پرده های نیلگونش را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.