چون کارها موافق تقدیر میشود
ابله کسی که غره به تدبیر میشود
در هر زمان هر آن چه مقدر شده شود
تقدیم نی ز سعی و نه تأخیر میشود
ساقی شتاب کن که زبس عمر تندروست
هرچند باده زود دهی، دیر میشود
زآهوی چشم شیردلان را کند شکار
چون ترک شوخ من سوی نخجیر میشود
چون حلقههای زلف ز هم باز میکند
هر حلقه طوق گردن صد شیر میشود
گر ابرویت گرفت دلم را شگفت نیست
تسخیر هر دیار، به شمشیر میشود
تنها نه من به کوی تو از پا درآمدم
اینجا چه خاک، باد زمین گیر میشود
رنجی که بر من از غم دوران رسید اگر
بر طفل شیرخواره رسد، پیر میشود
هرکس شود ز حادثهٔ عمر با خبر
چون من ز زندگانی خود سیر میشود
بیطالعم چنان که به یک تار مو، گرم
بندند، تار موی چو نرفته، گلو گیر میشود
پرهیز کن ز لقمهٔ دونان تنگچشم
کز لب فرو نرفته، گلوگیر میشود
دانا برد به صدق و صفا، کار را، ز پیش
نادان در این گمان که به تدبیر میشود
امروز در تمامی ری، من کفر منم
گر کیش عشق موجب تکفیر میشود
گر از ولی حق برسد، مور را مدد
آن مور روز معرکه چون شیر میشود
سلطان اولیاء شه مردان که امر او
جاری به کائنات، چو تقدیر میشود
گر بنگرد به جانب خاک سیه ز لطف
خاک سیاه غیرت اکسیر میشود
بر دفتر گُنه خط بطلان کشد «محیط»
مدح شهش به نامه چه تحریر میشود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از یاد وصل، دیده من سیر میشود
مهتاب در پیاله من شیر میشود
هرگز به سوی خویش نمیبینی از حجاب
در خلوت تو آینه دلگیر میشود
دور نشاط زود به انجام میرسد
[...]
ای خواجه که کار توام مدح و ثنا بود
هرجا که نام نیک تو تحریر میشود
ویران شدم چنان که به فکر عمارتم
هرچند خواجه زود قتد دیر میشود
دارم یکی سرا که بر او تند اگر وزد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.