شمارهٔ ۲ - فی رثائه علیه السلام عن لسان أبی عبدالله علیه السلام
شاه دین را بود شور محشر
بر سر نعش شهزاده اکبر
ای شکیب دل آرام جانم
ای روان تن ناتوانم
ای جگر گوشۀ مهربانم
ای علی اکبرِ نوجوانم
ای بخون غرقه روح روانم
تو همای حقیقت نشانی
شاهباز بلند آشیانی
از چه در خاک و در خون طپانی
ای علی اکبر نوجوانم
ای بخون غرقه روح روانم
چهره ات یک فلک آفتابست
طره ات یک جهان مشک نابست
ای دریغا که در خون خضا بست
ای علی اکبر نوجوانم
ای بخون غرقه روح روانم
ای پر از زخم کین اینچه حالست
این حقیقت بود یا خیالست
یکتن و این جراحت محالست
ای علی اکبر نوجوانم
ای بخون غرقه روح روانم
حیف از آن طلعت ماه رخسار
حیف از آن قامت سرو رفتار
حیف از آن منطق شهد گفتار
ای علی اکبر نوجوانم
ای بخون غرقه روح روانم
حیف از آن قدّ با اعتدالت
حیف از آن شاخ طوبی مثالت
دست کین تیشه زد بر نهالت
ای علی اکبر نوجوانم
ای بخون غرقه روح روانم
حیف از آن مشگسا سنبل تر
حیف از آن جعد و موی معنبر
دل ز داغت چه عودی بمجمر
ای علی اکبر نوجوانم
ای بخون غرقه روح روانم
حیف از آن روی و موی نبوت
حیف از آن روز و بازو و قوت
داد از این قوم دور از مروت
ای علی اکبر نوجوانم
ای بخون غرقه روح روانم
لعل خشک تو ای لؤلؤ تر
قوت جان بود و یاقوت احمر
گرچه مرجان ما را زد آذر
ای علی اکبر نوجوانم
ای بخون غرقه روح روانم
ای عقیق لبت کهربائی
کی شود غنچه لب گشائی
عندلیبانه گوئی توائی
ای علی اکبر نوجوانم
ای بخون غرقه روح روانم
بود امیدم ای نازنینم
بزم دامادیت را بچینم
حجلۀ شادیت را ببینم
ای علی اکبر نوجوانم
ای بخون غرقه روح روانم
ای دریغا ز ناکامی تو
جان فدای خوش اندامی تو
وانقد و قامت نامی تو
ای علی اکبر نوجوانم
ای بخون غرقه روح روانم
حیف از آن لالۀ ارغوانی
شد خزان در بهار جوانی
خاک غم بر سر زندگانی
ای علی اکبر نوجوانم
ای بخون غرقه روح روانم
وای بر حال لیلای مجنون
گر به بیند ترا غرقه در خون
با دل زار او چون کنم چون
ای علی اکبر نوجوانم
ای بخون غرقه روح روانم
روی دردشت و هامون گذارد
یا سر نعش تو جان سپارد
طاقت این مصیبت ندارد
ای علی اکبر نوجوانم
ای بخون غرقه روح روانم
آه اگر عمۀ مستمندت
بیند این زخم بیچون و چندت
تا قیامت بود دردمندت
ای علی اکبر نوجوانم
ای بخون غرقه روح روانم
خواهرت روز و شب می گدازد
یا بسوزد ز غم یا بسازد
کو برادر که او را نوازد
ای علی اکبر نوجوانم
ای بخون غرقه روح روانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به فراق و اندوه جدایی پدر از پسرش، علی اکبر، میپردازد. شاعر در ابیات مختلف توصیف میکند که چگونه علی اکبر، نوجوانی با جوانی و زیبایی کامل، به خون غرق شده و مرگ او بر دل پدر تأثیر عمیق و دردناکی دارد. او به یادآوری صفات خوب علی اکبر از جمله زیبایی چهره، رفتار و کلام شیرینش میپردازد و از ناامیدی و حسرت خود سخن میگوید که چگونه امیدها و آرزوهایش با مرگ پسرش از بین رفته است. این شعر نمایانگر احساسات عمیق غم و اندوه پدر در نتیجه فقدان فرزندش است.
هوش مصنوعی: برخورد شاه دین با شرایط سخت و نابسامان، احساساتی عمیق و تأثیرگذار ایجاد کرده است، بهطوریکه او در پی حادثهای ناگوار، به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و افسوس میخورد.
هوش مصنوعی: ای صبر، تویی که دل را آرام میکنی و جانم را سروسامان میدهی، ای روحی که به وجود ناتوان من زندگی میبخشی.
هوش مصنوعی: ای عزیزم و گل دلم، ای جوانمرد و مهربانم.
هوش مصنوعی: ای که روح و جانم در خون غرق شده است.
هوش مصنوعی: تو نماد حقیقتی، شبیه پرندهای بزرگ که در آشیانهای بلند زندگی میکند.
هوش مصنوعی: چرا ای پسر جوان من، در غم و درد غرق شدهای و در خاک و خون دست و پا میزنی؟
هوش مصنوعی: ای کسی که روح و جانم را به خون آغشتهای،
هوش مصنوعی: چهرهات همچون آفتاب در آسمان میدرخشد و موی تو به اندازهی یک جهان، خوشبو و زیبا است.
هوش مصنوعی: ای کاش که در این شرایط سخت و اندوهبار، پسرم علی اکبر، جانش در خطر نباشد و در خون خفته باشد.
هوش مصنوعی: ای که روح و جانم غرق در خون توست،
هوش مصنوعی: ای کسی که پر از زخمهای کینهای، حالت چگونه است؟ آیا این واقعیت است یا فقط خیال است؟
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که علی اکبر، نوجوانی که به شدت دوستش دارم، به مرگ و جراحت دچار شده است و این موضوع برای من قابل باور نیست.
هوش مصنوعی: ای که روح و جان من در خون غوطهور است،
هوش مصنوعی: دوه گردن خوش قامت و زیبا و ماه روی، بسیار تأسف برانگیز است که چنین زیبایی را نمیشود در کنار خود داشت.
هوش مصنوعی: ای علی اکبر، نوجوانم، چقدر نیکوست که سخن تمیز و شیرینی داری، ولی حیف است که این منطق زیبا به کمال نرسیده و از دست رفته.
هوش مصنوعی: ای که در خون غوطهور هستی، روح و جان من در این حال قرار دارد.
هوش مصنوعی: حیف است که آن قامت زیبا و متناسب تو، به اندازهی تمایز و زیبایی شاخ طوبی نیست.
هوش مصنوعی: دست دشمن به نخل جوان تو آسیب رساند، ای علی اکبر.
هوش مصنوعی: ای کسی که روح و جانم در خون غوطهور است.
هوش مصنوعی: حسرت بر موهای زیبا و خوش حالت او و بر عطر دلانگیز آن گل، که زیباییاش بینظیر است.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر داغی که از فراق تو دارم به آتش میسوزد، ای علی اکبر نوجوانم.
هوش مصنوعی: ای که در خون غرق شدهای، روح و جانم را در دست داری.
هوش مصنوعی: آخ چقدر افسوس که زیبایی چهره و موهای پیامبری با آن روزهای پرقدرت و توانایی، از دست رفته است.
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی ابراز ناامیدی و افسوس از رفتارهای ناپسند برخی افراد است. گویا گوینده نگران وضعیت جوانی به نام علی اکبر است و میخواهد از سرنوشت او و دوری از انسانیت در میان برخی قوم و خویشها شکایت کند. احساسات عمیق و تلخی در این کلمات نهفته است و نشاندهنده علاقه و اشتیاق به ارزشهای انسانی است.
هوش مصنوعی: ای که در خون غرق شدهای، روح و جان من را تسخیر کردهای.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و ارزش لعل و یاقوت اشاره دارد. لعل خشک تو مانند مروارید درخشانی است که قوت و انرژی زندگی را به ما میبخشد و یاقوت سرخ هم به عنوان نماد زیبایی و ارزشمندی، توجه را جلب میکند. این اشاره به اهمیت و محبوبیت جواهرات در زندگی و احساساتی که به انسان منتقل میکنند، دارد.
هوش مصنوعی: هرچند که شوق و اشتیاق ما مانند آتش سوزان است، ای علی اکبر، تو جوان ما هستی.
هوش مصنوعی: ای که جانم در خون غوطهور است.
هوش مصنوعی: ای عقیق لب تو مانند کهربا است، چه زمانی گل لب تو شکوفا میشود؟
هوش مصنوعی: ای علی اکبر نوجوانم، تو همچون بلبل مست و سرمست سخن میگویی و برایم شادی و نشاط به ارمغان میآوری.
هوش مصنوعی: ای که روح و جانم در خون غرق شده است.
هوش مصنوعی: امید من این است که ای عزیزم، مراسم عروسیات را برپا کنم و خوشبختیات را جشن بگیرم.
هوش مصنوعی: ای علی اکبر نوجوانم، خوشیها و شادیت را میخواهم ببینم.
هوش مصنوعی: ای که در خونم غرقی و جانم را پر کردهای.
هوش مصنوعی: ای کاش به خاطر ناکامیات جانم را فدای زیباییات کنم.
هوش مصنوعی: ای علی اکبر، نوجوانی با قد و قامت زیبا و برجسته که شهرتی نامدار داری.
هوش مصنوعی: ای روح من که در خون غوطهور هستی،
هوش مصنوعی: در بهار جوانی، لالهای زیبا و ارغوانی وجود دارد که افسوس میخوریم از اینکه به خاطر گذر زمان، همچون فصل خزان، از بین میرود.
هوش مصنوعی: غم زندگی را بر سر خود میپاشم، ای علیاکبر جوانم.
هوش مصنوعی: ای جانم که غرق در خون هستی، روح من به تو وابسته است.
هوش مصنوعی: اگر لیلای مجنون تو را در حالتی ببینید که در خون غوطهور هستی، وای بر حال او!
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم با دل شکسته او برخورد کنم، ای علی اکبر، تو که هنوز نوجوانی؟
هوش مصنوعی: ای که در خون غرق شدهای، جان و روح من را آشفته کردهای.
هوش مصنوعی: این جمله به معنای این است که در حین سفر یا در جایی دور، زندگی و تلاشهایت میتواند با خطرات و چالشهایی مواجه شود، اما اگر به این چالشها روبهرو شوی، ممکن است به مرگ یا پایان زندگیات ختم شود. به عبارت دیگر، نشاندهنده این است که زندگی در میان خطرات و مشکلات میتواند منجر به از دست دادن وجود فرد بشود.
هوش مصنوعی: من نمیتوانم این مصیبت را تحمل کنم ای علی اکبر، پسر جوانم.
هوش مصنوعی: ای که در خون خود غوطهور شدهام، روح و روانم تحت تأثیر توست.
هوش مصنوعی: آه، اگر عمهات که به شدت نیازمند است، این زخم بیوقفه و بدون دلیل تو را ببیند، چه خواهد شد.
هوش مصنوعی: این شعر نشاندهنده عمیقترین محبت و روابط انسانی است که در آن گوینده از درد و رنجی میگوید که برای نوجوانی به نام علی اکبر دارد. احساساتی از عشق و دلتنگی در آن نهفته است که نشاندهنده اهمیت و تأثیر عمیق این نوجوان در زندگی گوینده است. همچنین، اشارهای به باقی ماندن این درد و اندوه تا ابدیت دارد، نشاندهنده پیوندی است که فراتر از زمان و مکان میرود.
هوش مصنوعی: ای که روح و جانم در خون غرق شده است.
هوش مصنوعی: خواهرت در هر لحظه یا با غم میسوزد یا به خاطر زندگی و مشکلاتش تلاش میکند و خود را سر و سامان میدهد.
هوش مصنوعی: کجاست برادری که همچون علی اکبر من را مورد محبت و نوازش قرار دهد؟
هوش مصنوعی: ای که روح و جانم در عشق تو غرق شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.