دوش هاتف غیبی حل این معما کرد
سود هر دو عالم یافت هر که با تو سودا کرد
از رموز لوح عشق هر که نکته ای آموخت
در محاسن رویت صد صحیفه انشا کرد
مهر ماه رخسارت شاهد دل آرایت
شمع روشن دل را مهر عالم آرا کرد
آن یگانۀ دوران تا دم از تجلی زد
عرصۀ دو گیتی را رشک طور سینا کرد
کرد با دل عشاق نالۀ دل مطرب
آنچه را که با موسی نغمۀ «انا الله» کرد
کرد لعل دلجویش با روان مشتاقان
آنچه روح قدسی کرد یا دم مسیحا کرد
یا که معنی حسنش رونقی به صورت داد
کسب هر کمالی بود صورت از هیولا کرد
قیس عامری عمری سر به کوه و صحرا زد
تا که سرّی از عشق لیلی آشکارا کرد
تیشۀ فداکاری کند ریشۀ فرهاد
شور عشق، شیرین را در زمانه رسوا کرد
عشوۀ گل رویش داد دلستانی داد
طبع مفتقر را چون عندلیب شیدا کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.