آن دل که ز عشق چه غنچه شکفت
هر نکته که گفت ز حسن تو گفت
بیدار غمت از صبح ازل
تا شام ابد یک لحظه نخفت
گوش دل هر هوشیار دلی
هر نغمه شنفت هم از تو شنفت
مژگان من دلرفته ز دست
جز خاک ره کوی تو نرفت
از اشک و سرشک روان دلم
پیداست حقیقت راز نهفت
آندل که نگشته ز طاقت طاق
حاشا که بود با عشق تو جفت
این غم که نصیب مفتقر است
هرگز ندهد از دست به مفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و دلتنگی خود میگوید. دل او به خاطر عشق شکوفه زده و هر گفتهای که به زیبایی معشوق مربوط میشود را در بر دارد. غم او از آغاز خلقت تا ابدیت بیوقفه وجود داشته و او نتوانسته یک لحظه از آن غافل شود. گوش دل او دائماً نغمههای عشق را میشنود و چشمانش همیشه غمگین هستند. او جز خاک پای معشوقش به چیزی دیگر نیندیشیده و اشکهایش نشاندهنده رازهای پنهان دلش است. شاعر به این نکته اشاره میکند که فردی که به عشق تو طاقت نداشته باشد، هرگز نمیتواند با آن عشق همراه باشد و این غم که برای فقیران است، هرگز از دست نمیرود.
هوش مصنوعی: دل عاشق تو مانند غنچهای است که به خاطر عشق شکفته شده است و هر چیزی که میگوید در مورد زیبایی توست.
هوش مصنوعی: غم تو از آغاز خلقت تا پایان زمان، حتی یک لحظه هم خوابش نبرد.
هوش مصنوعی: دل هر فرد هوشیار و آگاه، به خوبی نغمههای زیبا را میشنود؛ همه این نغمهها از تو سرچشمه میگیرند.
هوش مصنوعی: مژگان من که درون دل را به درد آوردهاند، هرگز از کنار خاک راه خانهات دور نشدهاند.
هوش مصنوعی: احساسات و درونیات من به وضوح از اشکهایم مشخص است و در واقع، حقیقتی که در دل دارم، پنهان نیست.
هوش مصنوعی: آن کسی که طاقت عشق را ندارد، هرگز نمیتواند با تو سازگار باشد.
هوش مصنوعی: این اندوهی که به کسی که در تنگدستی به سر میبرد رسیده، هیچگاه از او دور نخواهد شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.