بخدا که ز غیر تو بیزارم
وز خویش همیشه در آزارم
آوارۀ کوه و بیابانم
سرگشتۀ کوچه و بازارم
چون مرغ شب آویزم همه شب
روزانه چه بلبل گلزارم
در خرمن نه فلک آتش زد
یک شعله ز آه دل زارم
رنجورم و باز مرنجانم
بیزارم و باز نیازارم
آن خاطر نازک را ترسم
کز زاری خویش بیازارم
من مفتقر سودا زده ام
اینست متاعم و ابزارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر احساس تنهایی و دلتنگی خود را بیان میکند. او میگوید که از غیر معشوقش بیزار است و همواره در عذاب خویش به سر میبرد. مانند پرندهای آواره در کوه و بیابان است و شبها به سختی میگذراند. او ناتوان و دچار رنج و درد است، اما با این حال نمیخواهد کسی او را بیشتر برنجاند. شاعر نسبت به نازکی احساساتش حساس است و میترسد که درد و صدمهای که خود احساس میکند، به دیگران نیز سرایت کند. او خود را فردی مفتقر و آشفته توصیف میکند و این وضعیت را به عنوان سرنوشت و ابزار زندگیاش میداند.
هوش مصنوعی: به خدا قسم، من از هر کسی جز تو متنفرم و همیشه از خودم ناراحت و در عذابم.
هوش مصنوعی: من بیسرانجام و گم شده در کوهها و بیابانها هستم و در خیابانها و بازارها نیز سرگردانم.
هوش مصنوعی: من مانند پرندهی شب، در تاریکی و تنهایی به سر میبرم و هر شب را تا صبح بیدار میمانم، در حالی که دلم برای زیباییها و شادیهای زندگی تنگ شده است.
هوش مصنوعی: در انبار محصول، نه آسمان شعلهای آفرید، فقط یک شراره ناشی از درد دل غمگین من به وجود آمد.
هوش مصنوعی: من بیمارم و به من زحمت ندهید، از شما ناخشنودم اما دوباره نمیخواهم که به من آسیب برسانید.
هوش مصنوعی: میترسم که با غم و اندوه خود، دل نازک و حساس او را ناراحت کنم.
هوش مصنوعی: من در شرایط سخت و درگیر مشکلات روحی هستم، به همین دلیل خوراک و وسایل زندگیام به نوعی تحت تاثیر این وضعیت قرار گرفتهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.