گنجور

 
غروی اصفهانی

هرجا که بسوی تو می بینم

یک جا همه روی تو می بینم

دریای محیط دو گیتی را

یک قطره ز جوی تو می بینم

طغرای صحیفۀ هستی را

در طرۀ موی تو می بینم

ارکان اریکۀ حشمت را

در کعبۀ کوی تو می بینم

از صبح ازل تا شام ابد

یک نعمه ز هوی تو می بینم

نبود عجب ار خم گردون را

سرشار سبوی تو می بینم

من مفتقر سودا زده را

شوریدۀ بوی تو می بینم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode