آن کیست که بستۀ بند تو نیست
یا آنکه اسیر کمند تو نیست
آن دل نه دلست که از خامی
در آتش عشق، سپند تو نیست
از راه سعادت گمراهست
آنکس که ارادتمند تو نیست
لقمان که هزارانش پند است
جز بندۀ حکمت و پند تو نیست
فرهاد تو را ای شیرین، لب
خوشتر ز شکر و قند تو نیست
کوته نظریم و مدیحۀ ما
زیبندۀ سرو بلند تو نیست
هر چند دُر افشاند طبعم
لیکن چکنم که پسند تو نیست
ای مفتقر اینجا رفرف عقل
لنگست و مجال سمند تو نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.