گنجور

 
غروی اصفهانی

ای خاک درت جام جم ما

آیا خبرت هست از غم ما

ما جمله اسیر کمند توایم

آسوده تو از بیش و کم ما

ای سینه لباب غم تو

وز ناله و آه دمادم ما

با ساز غمت دمساز شدیم

ای راز و نیاز تو محرم ما

درد تو علانیه عین دوا

زخم تو معاینه مرهم ما

لطف تو نشاط بهشت برین

قهر تو عذاب جهنم ما

پیمان شکنی ز طریقت تست

ماییم و طریقهٔ محکم ما

خرم دل مفتقر از غم تست

فریاد از این دل خرم ما

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode