که برد به کوی لیلی ز وفا پیام مجنون
که بسی نرفت و از یاد تو رفت نام مجنون
بسلامت ای صبا گر برسی بکوی سلمی
بدوصد نیازمندی برسان سلام مجنون
ز حدیث آرزومندی ما بگو که شاید
بنوازشی و نازی بدهند کام مجنون
ز درم در آنگارا تو چه مهر عالم آرا
که نتابد از فلک چون تو ببام مجنون
شب هجر تیره چون روز قیامت است لیکن
به امید صبح روی تو گذشت شام مجنون
همه عارفان ز پیمانۀ بادۀ تو سر خوش
ز چه ریختند خونابۀ غم به جام مجنون
کنم از شکایت از ترک عنایت تو شاید
نکند اثر در ارباب نظر کلام مجنون
نخورم فریب زاهد که کند ز عشق منعم
بخدا که هیچ عاقل نفتد بدام مجنون
ز چه ای غزال رعنا تو ز مفتقر رمیدی
مگر آهوان صحرا نشدند رام مجنون؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.