گنجور

 
میلی

عاشق به راه شوق ز کشتن حذر نکرد

ننهاد پا به کوی تو تا ترک سر نکرد

بگذشت یار و بی‌خبرم ساخت، وز پی‌اش

جان رفت آن‌چنان که مرا هم خبر نکرد

قربان آن کرشمهٔ عاشق‌کشم که دل

تا ترک جان نگفت، به سویش نظر نکرد