گنجور

 
میلی

دل به تو بستم و ترک جفا ندهی

جان به تو دادم و داد مرا ندهی

ناز و عتاب تو کمتر اگر نشود

داد کسی تو به روز جزا ندهی

دل تپدم ز خیال سوال رقیب

گرچه جواب کسی ز حیا ندهی

بهر خجالت من بر مجلسیان

از پی من بفرستی و جا ندهی

میلی از آنچه شنیدی ازو و رقیب

بهر خدا که به خاطر ما ندهی!

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode