ای از کرشمه رخنه گر جان من بیا
آشوب دین و آفت ایمان من بیا
ای کینه ساز عربده پرداز من، مرو
ای زود خشم دیر پشیمان من بیا
رفتی و دیده چون صدف بی گهر بماند
ای نور دیده گهر افشان من بیا
هجر تو ساخت خانه صبر مرا خراب
بهر عمارت دل ویران من بیا
گمنام عشق را نتوان یافت ای اجل
روزی که آیی، از پی افغان من بیا
دارد عزیمت دل میلی خدنگ ناز
ای مرهم جراحت پنهان من بیا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از محبوب خود دعوت میکند تا به نزد او بیاید. او از زیبایی و جذابیت محبوب میگوید که روح او را تحت تأثیر قرار داده و باعث آشفتگی دین و ایمانش شده است. شاعر اشاره میکند که پس از离ت محبوب، چشمانش همچون صدفی بیگوهری مانده است و درد دوری محبوب، صبر او را ویران کرده است. او همچنین به پایان زندگی و محبتی که نمیتوان آن را به راحتی یافت، اشاره میکند و از محبوب میخواهد که برای تسکین جراحتهایش به او بازگردد.
هوش مصنوعی: ای کسی که با زیباییات به دل من نفوذ کردی، بیا و زندگیام را دچار آشفتگی کن و ایمانم را آزمایش کن.
هوش مصنوعی: ای کسی که همیشه در حال ایجاد کینه و هیاهو هستی، چرا میروی؟ تو که به سرعت خشمگین میشوی و به همین سادگی نیز پشیمان میگردی، برگرد.
هوش مصنوعی: رفتی و چشمانم بینظیر و خالی از زیبایی شدهاند، ای روشنی چشمانم که همچون گوهر درخشان هستی، برگرد و دوباره به من برسان.
هوش مصنوعی: فراق تو باعث شد که صبرم ویران شود، تا برای دل خرابم دوباره بنایی بسازم. بیا که به کمک نیاز دارم.
هوش مصنوعی: عشق پنهان و ناشناخته را نمیتوان پیدا کرد، ای مرگ! روزی که بیایی، برای شنیدن صدای ناله و فریاد من بیا.
هوش مصنوعی: دل من به سفر میرود و آرزوی تو را دارد، ای درمانگر زخمهای پنهان من، بیا به سوی من.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.