قوله تعالی: تِلْکَ الرُّسُلُ الآیة... میگوید آنک آن پیغامبران، آن سخن رسانان و بر رسالت من استواران، ما ایشان را فضل دادیم بر یکدیگر و افزونی دادیم در برتری بچیز چیز از فضائل، همه پیغامبران برتران از همه آدمیان، وانگه مرسلان مهینان از دیگران، وانگه اولو العزم ازیشان برتر از دیگران وانگه آدم بکرامت در خلقت، و نوح در اجابت دعوت، و ابراهیم در خلت، و داود در زبور و در آواز و ملک و نبوت، و سلیمان در سخن گفتن با مرغ و تسخیر با دو جن و شیاطین و ملک و علم و رسالت، و موسی در مناجات و مکالمت، و عیسی از مادر بیپدر و زنده در آسمان و کشتن دجال بآخر عهد، و محمد صلّی اللَّه علیه و آله و سلم بقرآن و بدیدار شب معراج و مهر نبوت و فردا بشفاعت.
مِنْهُمْ مَنْ کَلَّمَ اللَّهُ الآیة... ازیشان کس است که اللَّه با وی سخن گفت یعنی بی واسطه و ترجمان و بی سفیر در میان، و آن آدم است و موسی و محمد صلّی اللَّه علیه و آله و سلم، اما سخن با آدم آنست که گفت رب العزة اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ و درست است خبر که رسول خدا گفت صلّی اللَّه علیه و آله و سلم
«خلق اللَّه آدم علی صورته و طوله ستون ذراعا فلما خلقه، قال اذهب، فسلم علی اولئک النفر و هم نفر من الملائکة جلوس، فاسمع ما یجیبونک به، فانه تحیّتک و تحیّة ذریتک، قال فذهب فقال السلام علیکم، فقالوا السلام علیک و رحمة اللَّه، قال فکلّ من یدخل الجنة علی صورة آدم طوله ستون ذراعا، فلم یزل الخلق ینقص حتی الآن.»
و مردی آمد برسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت یا رسول اللَّه أ نبیّا کان آدم؟ قال «نعم مکلما»
و سخن گفتن با موسی آنست که رب العزة گفت در قرآن إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ، إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ، لا إِلهَ إِلَّا أَنَا، فَاعْبُدْنِی، إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَی النَّاسِ بِرِسالاتِی، انی انا اللَّه رب العالمین، وَ أَنْ أَلْقِ عَصاکَ و فی الخبر ما روی ان النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم قال «کلم اللَّه اخی موسی ع بمائة الف کلمة و اربعة و عشرین الف کلمة و ثلاث عشرة کلمة، فکان الکلام من اللَّه و الاستماع من موسی.»
و قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم «ان موسی کان یمشی ذات یوم بالطریق فناداه الجبار یا موسی، فالتفت یمینا و شمالا و لم یر احدا، ثم نودی الثانیة یا موسی، فالتفت یمینا و شمالا فلم یر احدا، و ارتعدت فرائصه ثم نودی الثالثة «یا موسی بن عمران، انّی انا اللَّه لا اله الا انا، فقال لبیّک فخر اللَّه ساجدا، فقال ارفع رأسک یا موسی بن عمران، فرفع رأسه، فقال یا موسی ان احببت ان تسکن فی ظلل عرش یوم لا ظل الّا ظلّه فکن للیتیم کالاب الرحیم و کن للارملة کالزوج العطوف، یا موسی ارحم ترحم، یا موسی کما تدین تدان، یا موسی انه من لقینی و هو جاحد بمحمد ادخلته النار و لو کان ابراهیم خلیلی و موسی کلیمی. فقال الهی و من محمد؟ قال یا موسی، و عزتی و جلالی ما خلقت خلقا اکرم علی منه کتبت اسمه مع اسمی فی العرش قبل ان اخلق السماوات و الارض و الشمس و القمر بالفی الف سنة، و عزتی و جلالی، ان الجنة محرمة حتی یدخلها محمد و امته. قال موسی و من امة محمد؟ قال امته الحمادون، یحمدون صعودا و هبوطا، و علی کل حال یشدّون اوساطهم و یطهّرون ابدانهم، صائمون بالنهار، رهبان باللیل، اقبل منهم الیسیر و ادخلهم الجنة بشهادة ان لا اله الا اللَّه، قال الهی اجعلنی نبی تلک الامة، قال نبیها منها، قال اجعلنی من امة ذلک النبی.
قال استقدمت و استأخروا و لکن ساجمع بینک و بینه. فی دار الجلال».
اما سخن گفتن با محمد صلّی اللَّه علیه و آله و سلم آنست که شب معراج که بر خدای رسید، با خدای سخن گفت و با وی رازها رفت، که از آن چیزی گفتنی نیست، و رب العالمین آن رازها سر بسته بیرون داد گفت «فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی». اما بعضی از آنک نصیب خلق در آن بود مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم بیرون داد گفت: «رأیت ربی عز و جل بعینی، فالهمنی ربی حتی قلت التحیات اللَّه و الصلوات الطّیبات، فقال لی ربی عز و جل، السلام علیک ایها النبی و رحمة اللَّه و برکاته، فقلت السلام علینا و علی عباد اللَّه الصالحین ثم قال ربی. یا محمد، قلت لبیک ربی، قال فیم یختصم الملأ الاعلی؟ قلت لا ادری، فوضع یده بین کتفیّ حتی و جدت برد انامله بین ثدیی، فتجلی لی ما فی السماوات و ما فی الارض. و فی روایة اخری قال لی ربی سل، فقلت یا رب اتخذت ابراهیم خلیلا و آتیت داود ملکا عظیما، و ألنت له الحدید و سخّرت له الجبال و الجن و الانس و الشیاطین، و اعطیت سلیمان ملکا لا ینبغی لاحد من بعده، و علّمت عیسی التوریة و الانجیل، و جعلته یبرئ الاکمه و الأبرص و یحیی الموتی باذنک، و اعذته و امه من الشیطان الرجیم، فلم یکن للشیطان علیهما سبیل، فقال لی ربی یا محمد قد اتخذتک حبیبا کما اتخذت ابراهیم خلیلا، و کلّمتک کما کلمت موسی تکلیما، و ارسلتک الی الناس کافّة بشیرا و نذیرا، و شرحت لک صدرک و وضعت عنک وزرک و رفعت لک ذکرک، فلا اذکر الّا ذکرت معی، و جعلت امتک اقواما، اناجیلهم فی صدورهم، و جعلتهم آخر الامم خلقا و اولهم بعثا، و اولهم دخولا الجنة، و أعطیتک سبعا من المثانی، لم اعطها نبیا قبلک، و اعطیتک خواتیم سورة البقره و لم اعطها نبیا قبلک و اعطیتک الکوثر و اعطیتک ثمانیة اسهم: الاسلام و الهجرة و الجهاد و الصلاة و الصدقة و صوم رمضان و الامر بالمعروف و النهی عن المنکر و جعلتک فاتحا و خاتما».
وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ میگوید برداشت لختی ازیشان بر لختی بدرجها، همانست که گفت وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلی بَعْضٍ این درجات پیغامبران است و تفاضل میان ایشان، اما دیگر مردمان هم بعضی را بر بعضی شرف داد و افزونی در برتری، بعضی را درجه علم داد، بعضی را درجه عبادت و توفیق طاعت و یافت مثوبت، و بعضی را در روزی و احوال معاش در دنیا. اما درجه علم آنست که در قصه ابراهیم خلیل گفت «وَ تِلْکَ حُجَّتُنا آتَیْناها إِبْراهِیمَ عَلی قَوْمِهِ، نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ» و در سورة یوسف گفت نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ وَ فَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ و در سورة المجادله گفت یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ. اما درجات توفیق طاعت و درجات پاداش آنست که گفت فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَی الْقاعِدِینَ دَرَجَةً. همانست که جای دیگر گفت «لا یَسْتَوِی مِنْکُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ أُولئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِینَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قاتَلُوا»
جای دیگر گفت وَ لِکُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا بندگان را میگوید که عمل میکنند که ایشان بر درجاتاند، درجه آن کس که بریا کار میکند چون درجه مخلصان نیست، و نه درجه جاهل چون درجه عالم، و نه درجه سنی چون درجه صاحب هوی، و نه درجه عادتیان چون درجه مخلصان. اما درجات روزی و احوال معاش دنیا و تفاضل و تفاوت در آن میان ایشان آنست که گفت «نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ» میگوید قسمت کردیم و بخشیدیم میان خویش زندگی و معاش ایشان، و ایشان را برداشتیم زبر یکدیگر، در توانگری و درویشی و عز و ذل و اقامت و غربت و صحت و بیماری و عافیت و بلا و شادی و اندوه. این همه که گفتیم درجات این جهانیاند، و تفاضل و تفاوت میان خلق درین جهان. باز درجات آن جهانی در افزونی دادن بر یکدیگر مه نهاد و بزرگتر، چنانک گفت «وَ لَلْآخِرَةُ أَکْبَرُ دَرَجاتٍ وَ أَکْبَرُ تَفْضِیلًا». و درجات آن جهانی آنست که بهشتیان را گفت «فَأُولئِکَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلی» ایشانراست درجههای بلند، بهشتهای جاودانه پاینده، هر یکی بقسمی نواخته، و هر یکی را درجه ساخته، و هر یکی را از فضل بهره انداخته، همانست که گفت «لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ» مؤمنانرا میگوید براستی و درستی که ایشانراست درجات پاداش، بنزدیک خداوند ایشان، و آمرزش و مزد نیکو بیرنج، هر که امروز اندوهگنتر، فردا شادتر، هر که امروز ترسندهتر، فردا ایمن تر، هر که امروز کوشندهتر در طاعت، فردا توانگرتر در دار مقامت.
وَ آتَیْنا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّناتِ و دادیم عیسی مریم را کتاب انجیل و معجزهها چون زنده کردن مردگان و بینا کردن نابینایان و درست کردن پیسان و معتوهان و دردمندان و منقوصان. «وَ أَیَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ» بجان پاک که باد آورد و در مادر وی دمید، و گفتهاند که «بِرُوحِ الْقُدُسِ» جبرئیل است.
وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ ای من بعد موسی و عیسی و بینهما الف نبی» میگوید اگر خدای خواستید ایشان مختلف نگشتندید و باز ایستادندید بر سخن پیغامبران و بر دین و نشان ایشان اقتتال نامی است اختلاف را از بهر آنک اختلاف تخم اقتتال است، از خلاف قتال زاید، و آنچه در اول گفت وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ و در آخر گفت وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا این حکم تکرار ندارد که هر یکی معنیی را گفت اقتتال اول اختلاف است و اقتتال ثانی حقیقت قتل و محاربت، میگوید: اگر اللَّه خواستید ایشان مختلف نگشتندید و یک امت بود ندید، چنانک جای دیگر گفت وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَی الْهُدی آن گه گفت و اگر اللَّه خواستید که این اختلاف نبودی، قتل و محاربت میان ایشان نرفتی، و قیل معناه و لو شاء اللَّه ان لا یأمر المؤمنین بالقتال للکافرین عقوبة لکفرهم لما اقتتلوا میگوید اگر اللَّه خواستید که مؤمنانرا نفرماید بقتال و محاربت کافران، عقوبت کفر ایشان را ایشان اقتتال نکردندی. این آیت در قدریان و معتزلیان است، که ایشان اضافت مشیت با خلق میکنند، و مشیت حق تبع مشیت خلق میسازند، رب العزة درین آیت اضافت مشیت به کلیت با خود کرد، و نفی اقتتال بر ناخواست خود حوالت کرد. شافعی باین معنی اشارت کرده و گفته:
فما شئت کان و ان لم نشأ
و ما شئت ان لم نشأ لم یکن
خلقت العباد علی ما علمت
ففی العلم یمضی الفتی و المسن
علی ذا مننت و هذا خذلت
و هذا اعنت و ذا لم تعن
فمنهم شقی و منهم سعید
و منهم قبیح و منهم حسن
یکی از پیران سلف گفت نام او ابو غیاث که در عهد ما قدری فرمان یافت، وی را در گورستان مسلمانان دفن کردیم، همان شب بخواب دیدم که جنازه میبردند، و حمّالان آن سیاهان، و آن کس که بر آن جنازه بود پایهایش از پیش جنازه بیرون آمده بر مثال آلاس سیاه، آن سیاهان را گفتم که این جنازه کیست؟ گفتند جنازه فلان مرد یعنی آن قدری، گفتم نه وی را دفن کردیم در فلان جایگه؟ گفتند آن نه جای وی بود، ابو غیاث گفت از پس وی میرفتم تا خود کجا برند، گفتا بناوس گبرانش بردند و آنجاش دفن کردند. نعوذ باللّه من درک الشقاء و سوء القضاء.
اعتقاد قدری آنست که اگر خواهد طاعت کند و اگر خواهد معصیت، که هر دو در مشیّت و استطاعت اوست، نه در مشیت و تقدیر اللَّه، ازینجاست که قدری هرگز نگوید: اللهم وفّقنی، اللهم اعصمنی، و هرگز نگوید لا حول و لا قوة الا باللّه و گفتهاند که قدریی گبری را گفت که مسلمانان شود، گبر گفت تا خدای خواهد، قدری گفت اللَّه میخواهد و شیطان ترا نمیگذارد و نمیخواهد، گبر جواب داد که این عجب کاریست که اللَّه را خواستی است و شیطان را خواستی، وانگه خواست شیطان غلبه دارد برخواست خدای، ما هذا الّا شیطان قوی. و عن الحسن بن ابی الحسن قال: جف القلم و قضی القضاء و تم القدر بتحقیق الکتاب و تصدیق الرسل، و سعادة من عمل و اتّقی، و شقاء من ظلم و اعتدی، و بالولایة من اللَّه للمؤمنین و التبرئة من اللَّه للمشرکین، من کفر بالقدر فقد کفر بالاسلام.
و روی عن الحسین بن علی ع قال «ان القدریة لم یرضوا بقول اللَّه و لا بقول الملائکة و لا بقول النبیین و لا بقول اهل الجنة و لا بقول اهل النار و لا بقول اخیهم ابلیس، اما قول اللَّه تعالی فانه یقول وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ اما قول الملائکة سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا إِلَّا ما عَلَّمْتَنا و امّا قول النبیین، فقول نوح: «وَ لا یَنْفَعُکُمْ نُصْحِی إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَکُمْ إِنْ کانَ اللَّهُ یُرِیدُ أَنْ یُغْوِیَکُمْ» و قول موسی: «إِنْ هِیَ إِلَّا فِتْنَتُکَ» و امّا قول اهل الجنة: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ، لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ و اما قول اهل النار: لَوْ هَدانَا اللَّهُ لَهَدَیْناکُمْ و اما قول ابلیس: رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنِی.
و قال جعفر بن محمد الصادق ع «جلّ العزیز ان یأمر بالفحشاء و عزّ الجلیل ان یکون فی ملکه ما لا یشاء».
عبد اللَّه عمر را گفتند در بصره قومی پدید آمدهاند که قدر را منکراند، عبد اللَّه گفت من ازیشان بیزارم، آن گه سوگند یاد کرد که اگر یکی ازیشان چند کوه احد زر در سبیل خدا خرج کند، اللَّه از وی نپذیرد تا بقدر ایمان نیارد. و بدان که ایمان بقدر آنست که اعتقاد کند اللَّه در ازل هر چه بودنی است از افعال و اقوال بندگان خیر و شر، ایمان و کفر، طاعت و معصیت همه تقدیر کرد، و چنانک تقدیر کرد خواست که باشد و چنانک تقدیر و خواست وی بود در لوح محفوظ نبشت، وانگه در وقت کرد ایشان آن افعال بیافرید، اینست که رب العزة گفت وَ اللَّهُ خَلَقَکُمْ وَ ما تَعْمَلُونَ فعل بنده کسب وی است و آفریده خدا است، بنده مکتب است و خدا مکتسب نه، و خدا آفریدگار و بنده آفریدگار نه. و میان قضا و حکم فرق نیست و قضا و تقدیر و خواست بمعنی علم نیست، آن تأویل قدریان و معتزلیان است و از دین بار خدا نیست، و دین جبر و قدر نیست، قدری خود را استطاعت نهد گوید: هر چه خواهم کنم. و جبری بنده را خود اختیار نگوید. اهل سنت گویند: بنده را اختیارست و اختیار او بمشیت خدا است، تا خدا نخواهد بنده نتواند خواست، و نتواند کرد وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ یَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ.
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ الآیة... میگوید ای شما که ایمان آوردید و پیغامبران ما را استوار گرفتید و از باطل برگشتید و با حق گردیدید، صدقه دهید و از مال خویش در راه دین خدای و در فرمانبرداری وی هزینه کنید، پیش از آن که آید روزی یعنی روز رستخیز، که در آن روز بیع نبود که کسی را باز فروشند تا خود را باز خرد، و نه بدان را آن روز دوستی بود یا مهربانی که بریشان بخشاید، و نه شفیعی یابند که ایشان را بخواهد لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ بر قرائت مکی و بصری هر سه نصباند بر تبرئه، یعنی که البته هیچ استثنا نیست در نومیدی ایشان و بر قراءة باقی هر سه رفع است علی الابتداء.
وَ الْکافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ای هم الذین وضعوا الامر غیر موضعه، جای دیگر گفت وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ بیداد گران ایشانند که از بد خویش با قرار و پشیمانی باز پس نیابند. گفتهاند که ظلم بر سه قسم است: یکی میان بنده و نفس خویش، دیگر میان بنده و بنده، سدیگر میان بنده و حق، و در مقابله این سه قسم اقسام عدالت است، و عدالت مهین آنست که میان بنده و حق است و آن ایمان است، همچنین ظلم مهین آنست که میان بنده و حق است و آن کفر است، ازینجا گفت رب العالمین وَ الْکافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن به بررسی مقام و فضایل پیامبران الهی پرداخته شده است. نویسنده اشاره میکند که خداوند به برخی از پیامبران برتری داده و آنان را به درجات مختلفی از فضل و مقام رسانده است. به ویژه، پیامبران اولوالعزم مثل نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد (ص) به عنوان بهترین و برجستهترین پیامبران شناخته میشوند. این متن همچنین به نوع ارتباط هر پیامبر با خداوند اشاره میکند و بیان میدارد که محمد (ص) در شب معراج به خداوند نزدیک شده و با او رازها را در میان گذاشته است.
علاوه بر این، نویسنده به بحث درباره تقدیر و اختیار پرداخته و میگوید که ایمان به تقدیر الهی جزء ضروریات ایمان است. او به اختلافات میان مردم در ایمان و عمل اشاره کرده و تصریح میکند که ظلم به انواع مختلفی تقسیم میشود، اما عدالت در راستای تحقق حق و ایمان است. در پایان، تأکید میشود که بر اساس اعتقاد به تقدیر، اعمال انسانها از روی اختیار و مشیت خداوند است.
هوش مصنوعی: این آیه میگوید که پیامبران، که همان فرستادگان خدا و متعهد به رسالت او هستند، به یکدیگر برتری داده شده و هر یک در زمینهای خاص فضیلت دارند. همه پیامبران از سایر انسانها برترند و دستهای از آنها که به «ارسالی»ها معروفاند، نسبت به دیگران مقام بالاتری دارند. از میان این پیامبران، برخی مانند نوح، ابراهیم، داود، سلیمان، موسی، عیسی و محمد هر کدام در ویژگیهایی خاص ممتاز هستند. نوح به خاطر پاسخگویی به دعوت خدا، ابراهیم به خاطر مقام قرب، داود به دلیل هنر و علم موسیقی و نبوت، سلیمان به دلیل توانایی در گفتگو با موجودات و تسخیر آنها، موسی به خاطر مناجات با پروردگار و عیسی به خاطر ولادت از مادر بدون پدر، و محمد به خاطر دریافت وحی و رحمت بر بشریت، شناخته میشوند.
هوش مصنوعی: برخی از این افراد آنقدر بزرگ هستند که خداوند با آنها مستقیم و بدون واسطه صحبت کرده است. این افراد شامل آدم، موسی و محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) میشوند. خداوند به آدم گفت که تو و همسرت در بهشت سکونت کنید. این موضوع بهطور صحیح توسط پیامبر اسلام نیز بیان شده است.
هوش مصنوعی: خداوند آدم را به صورت خود آفرید و قد او را به اندازه شش ذرع قرار داد. پس از آفرینش او، خدا به آدم گفت که برو و بر آن گروه از فرشتگان که نشستهاند سلام کن و پاسخ آنها را بشنو، چون این سلام تو و نسل تو خواهد بود. آدم رفت و گفت: «سلام علیکم»، و فرشتگان پاسخ دادند: «سلام بر تو و رحمت خدا». همچنین گفته شده است که هر کسی به بهشت وارد شود، به صورت آدم و به قامت شش ذرع خواهد بود، اما از آن زمان تاکنون اندازهها کاهش یافته است.
هوش مصنوعی: مردی به حضور پیامبر خدا (ص) آمد و از او پرسید: آیا آدم نبی بود؟ پیامبر پاسخ داد: بله، او پیامبر بود و با خدا سخن میگفت.
هوش مصنوعی: خدای بزرگ به موسی گفت که نعلههایت را درآور زیرا که من خداوند هستم و جز من خدایی نیست. به من عبادت کن و تو را برای رسالتهایم از میان مردم برگزیدم. همچنین، اشاره به این دارد که عصایت را به زمین بینداز. در روایتی آمده است که پیامبر اسلام فرمود: خداوند با برادرش موسی به طور مستقیم صحبت کرد و این مکالمه شامل صد و چهار هزار و بیست و سه کلمه بود که موسی آنها را شنید و پاسخ داد.
هوش مصنوعی: روزی موسی در راهی در حال حرکت بود که ناگهان صدایی از طرف خداوند به او رسید و نامش را صدا کرد. موسی به اطرافش نگاه کرد ولی کسی را ندید. دوباره او را صدا کردند و باز هم هیچ کس را ندید. او به شدت ترسید و وقتی برای سومین بار نامش را صدا کردند، خداوند خود را معرفی کرد و موسی به سجده افتاد. خداوند به او گفت که اگر میخواهد در روزی که تنها سایه او وجود دارد، زیر سایه عرش بماند، باید نسبت به یتیمان مانند یک پدر مهربان و نسبت به بیوهزنان مانند یک همسر دلسوز باشد. خداوند به او یادآوری کرد که هرکس نسبت به محمد کفر ورزد، به آتش دچار خواهد شد، حتی اگر از دوستان نزدیک او باشد. موسی از خداوند پرسید که محمد کیست و خداوند پاسخ داد که نام او را قبل از خلق آسمانها و زمین با نام خودش بر عرش نوشته است و به بهشت وارد نمیشود مگر اینکه محمد و امت او وارد شوند. موسی سپس از خدا خواست که نبی آن امت شود و خداوند به او گفت که او نبی خواهد بود و در نهایت موسی خواست که از امت آن نبی باشد.
هوش مصنوعی: گفته شده است: «بروید و عقب نشینی کنید، اما من بین شما و او جمع خواهد کرد. در سرای عظمت.»
هوش مصنوعی: در شب معراج، پیامبر محمد صلّی اللَّه علیه و آله و سلم با خداوند سخن گفت و رازهایی را بیان کرد که قابل گفتن نیستند. تنها بخشی از آن رازها برای مردم به اشتراک گذاشته شد. پیامبر فرمود که در آن شب خداوند به او سلام کرده و او نیز به بندگان صالح خدا سلام کرده است. سپس خداوند سوالاتی از او پرسید و او در پاسخ گفت که نمیداند. در ادامه، خداوند به او تسلیاتی داد و شناختی عمیقتری از آسمانها و زمین به او بخشید. در روایتی دیگر، پیامبر از خداوند درباره نعمتهایی که به دیگر پیامبران داده شده بود سؤال کرد و خداوند به او گفت که او را نیز دوست خود قرار داده و او را به عنوان پیامبر برای همه مردم فرستاده و نعمتها و ویژگیهایی به او عطا کرده است که قبلاً به هیچ پیامبری داده نشده بود. او همچنین به امت خود ویژگیهایی خاص عطا کرد و به آنها اطمینان داد که در قلبهای خود انجیلی دارند و نسبت به سایر امتها در زمان آخرالزمان برتری دارند.
هوش مصنوعی: این متن به این موضوع اشاره دارد که خداوند برخی از افراد را بر برخی دیگر برتری داده است و این برتری در درجات مختلفی از جمله علم، عبادت، توفیق در اطاعت و روزی و شرایط زندگی در دنیا قرار دارد. از جمله آیاتی که به این موضوع پرداخته شدهاند، میتوان به آیات قرآن اشاره کرد که در آنها درباره پیامبران و همچنین مؤمنان و دانشمندان صحبت شده است. این تفاوتها نه تنها در میان پیامبران بلکه در میان سایر انسانها نیز وجود دارد و به شرایط زندگی و تلاشهای آنان بستگی دارد.
هوش مصنوعی: در متن به این موضوع اشاره شده است که انسانها در انجام اعمال خود درجات متفاوتی دارند، بهطوری که کسانی که خدا را خالصانه worship میکنند، در مقام و مرتبهای بالاتر از دیگران قرار دارند. همچنین انواع و اقسام زندگی و معاش در این دنیا، مانند ثروت و فقر، عزت و ذلت، و دیگر عوامل، نشاندهنده تفاوتها و درجات بین افراد در این جهان است. علاوه بر این، در آخرت نیز درجات بالاتری وجود دارد که بهشتیان در آن قرار میگیرند و در این خصوص از پاداشها و نعمتهای ویژهای برخوردار خواهند بود. مؤمنان نیز درجاتی نزد پروردگار دارند که شامل مغفرت و پاداشهای نیک است و در این هنگام، هر کس که در دنیا رنج بیشتری کشیده باشد، در آن دنیا بهرهمندتر خواهد شد.
هوش مصنوعی: ما به عیسی پسر مریم نشانههای روشن و معجزاتی را عطا کردیم، مانند زنده کردن مردگان، بینا ساختن نابینایان، و درمان بیماران و کسانی که نقص داشتند. همچنین او را با روحالقدس تقویت کردیم که به گفتهها، این روح همان جبرئیل است که از جانب خدا به او فرستاده شد.
هوش مصنوعی: اگر خدا میخواست، آنهایی که بعد از موسی و عیسی بودند، با یکدیگر اختلاف نمیکردند و بر سخنان پیامبران و دین آنها میایستادند. نام این اختلاف، قتال است، زیرا اختلاف ریشه قتال است و از نابسامانیها زاده میشود. در اینجا، اشاره شده که اگر خدا میخواست، آنها مختلف نمیشدند و به یک ملت تبدیل میشدند. در جاهای دیگر نیز گفته شده که اگر خدا میخواست، آنها را بر هدایت جمع میکرد. اما اگر خدا بخواهد، این اختلافها نیست و جنگ و دشمنی بین آنها در نمیگیرد. همچنین گفته میشود که اگر خدا میخواست، مؤمنان را به جنگ با کافران نمیفرستاد، به عنوان مجازات بر کفرشان. این آیه به دیدگاههای قدری و معتزلیان اشاره دارد که مشیت خدا را با ارادههای انسانها مرتبط میدانند، در حالی که آنچه در این آیه آمده، مشیت خدا را مستقل از مشیت خلق معرفی میکند.
هوش مصنوعی: هر چه بخواهی، موجود میشود، حتی اگر ما نخواهیم و آنچه را که بخواهی، اگر ما نخواهیم، موجود نخواهد شد.
هوش مصنوعی: آفرینش انسانها بر اساس علمی است که تو داری، بنابراین فرد جوان و پیر هر دو تحت تأثیر علم قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: علی، تو به برخی کمک کردی و برخی را رها کردی و برای بعضی دیگر دست یاری دراز کردی، در حالی که به برخی دیگر کمکی نکردی.
هوش مصنوعی: برخی از مردم بدبخت و برخی خوشبخت هستند، بعضی از آنها زشت و بعضی دیگر زیبا به نظر میرسند.
هوش مصنوعی: یکی از بزرگان دینی به نام ابو غیاث، که در زمان ما مقام و قدرتی داشت، در قبرستان مسلمانان دفن شد. همان شب خواب دیدم که جنازهای را حمل میکنند و حملکنندگان آن، مردان سیاهپوست بودند. شخصی که بر روی جنازه بود، پاهایش از جلو جنازه بیرون آمده بود و شبیه مردان سیاهپوست به نظر میرسید. از آن مردان پرسیدم این جنازه متعلق به کیست؟ آنها پاسخ دادند که متعلق به فلان شخص یعنی همان مقامدار است. من گفتم، اما ما او را در فلان مکان دفن کردهایم! آنها گفتند این مکان محل او نیست. ابو غیاث ادامه میدهد که من از آنها پیروی کردم تا ببینم او را به کجا میبرند. گفتند جنازهاش را به مکان زرتشتیان بردند و آنجا دفن کردند. با کمال تأسف و ترس از سرنوشت نامناسبی که ممکن است برای کسی پیش بیاید، واکنش نشان دادم.
هوش مصنوعی: اعتقاد قدری این است که انسان در انجام کارهایش مختار است و میتواند هر دو راه طاعت و معصیت را انتخاب کند. این انتخابها به اراده و قدرت او بستگی دارد و نه به مشیت و تقدیر خداوند. به همین دلیل، افرادی که به این اندیشه معتقدند، هرگز نمیگویند: "خداوندا مرا توفیق بده" یا "خداوندا مرا حفظ کن." همچنین، آنها اعتقاد دارند که اگر فردی در مسیر ایمان یا کفر قرار گیرد، این به اراده خودش بستگی دارد و اگر اعتقاد داشته باشد که شیطان او را از مسیر درست بازمیدارد، این باور را غیر منطقی میدانند. شخصی به نام گبر که در گذشته غیرمسلمان بود، وقتی به دعوت به اسلام پاسخ داد، گفت این امر به اراده خدا بستگی دارد. قدریگری پاسخ داد که خداوند میخواهد، اما شیطان نمیگذارد. گبر به این نکته اشاره کرد که اگر اراده شیطان بر اراده خدا غالب باشد، این نشان میدهد که شیطان قویتر است. در ادامه، گفته شده که قلم قلمزنی کرده و سرنوشتها تعیین شده و کتابها و پیامبران تصدیق شدهاند. خوشبختی برای کسانی است که عمل درست انجام میدهند و تقوا دارند، و بدبختی برای کسانی است که ظلم میکنند و تجاوز مینمایند. در نهایت، اعتقاد به ولایت خداوند برای مؤمنان و برائت از مشرکین بیان شده است و کسی که به تقدیر ایمان نداشته باشد، در واقع به اسلام کافر است.
هوش مصنوعی: جنبش قدریه از گفتار خداوند، فرشتگان، پیامبران، اهل بهشت و اهل جهنم و حتی برادرشان ابلیس نیز راضی نیستند. خداوند میفرماید که هدایتی را برای هر کس که بخواهد، به صراط مستقیم عطا میکند. فرشتگان میگویند که دانش ما جز آن چیزی نیست که تو به ما آموختهای. نوح پیامبر میگوید که نصیحت کردن او برایشان فایدهای نخواهد داشت اگر خداوند بخواهد آنان را گمراه کند. موسی نیز میفرماید که این فقط آزمون تو است. اهل بهشت میگویند: "سپاس خدا را که ما را به این راه هدایت کرد و اگر خداوند ما را هدایت نمیکرد، ما هرگز به راه نمیآمدیم." و اهل جهنم میگویند اگر خداوند ما را هدایت کرده بود، حتماً شما را نیز راهنمایی میکردیم. ابلیس نیز میگوید: "پروردگارا، به خاطر اینکه مرا گمراه کردی..."
هوش مصنوعی: امام جعفر صادق (علیهالسلام) فرمودند: «ممتاز است که خداوند قادر نمیتواند به کارهای زشت دستور بدهد و خداوند بزرگ و محترم نمیتواند در فرمانرواییاش چیزی را داشته باشد که نمیخواهد.»
هوش مصنوعی: عبداللَّه به کسانی که در بصره انکار قضا و قدر میکردند، گفت که از آنها بیزار است و تاکید کرد که حتی اگر یکی از آنها همه داراییاش را در راه خدا خرج کند، خداوند او را نمیپذیرد مگر اینکه به میزان ایمانش نزدیک شود. ایمان به این معناست که انسان باید اعتقاد داشته باشد که خداوند از ابتدا هر چیزی که درباره اعمال و گفتار بندگان وجود داشته، از جمله نیکی و بدی، ایمان و کفر، طاعت و معصیت، را تقدیر کرده است. تقدیر خداوند طبق خواستهاش ثبت شده و سپس در زمان مناسب انسانها آن اعمال را انجام میدهند. این بدان معناست که خداوند میفرماید که او شما را و آنچه را که انجام میدهید خلق کرده است. فعالیتهای انسان، نتیجۀ خواست و اراده الهی است، و انسان در عملکرد خود تحت تأثیر مشیت خداوند قرار دارد. سنیها نیز بر این باورند که انسان دارای اختیار است، ولی این اختیار در نهایت به خواست خدا وابسته است، و بدون ارادۀ او، انسان نمیتواند آنچه را خواسته انجام دهد.
هوش مصنوعی: ای کسانی که ایمان آوردهاید، از آنچه به شما روزی دادهایم، انفاق کنید. این آیه به شما میگوید که صدقه بدهید و از اموال خود در راه خدا و در اطاعت از دستورات او هزینه کنید، پیش از آنکه روز رستخیز فرا برسد. در آن روز، هیچ خرید و فروشی وجود نخواهد داشت و هیچ دوستی یا مهربانی نمیتواند شما را نجات دهد. نه شخصی خواهد بود که با شفاعتش به شما کمک کند، و به طور کلی در آن روز هیچ امیدی برای نجات وجود نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: کافران کسانی هستند که ظلم و ستم میکنند، یعنی کار را در جای نادرست قرار میدهند. در جایی دیگر گفته شده که کسانی که توبه نمیکنند، همان ظالمین هستند. آنها به خاطر بدیهای خود هیچگونه تغییر یا پشیمانی از کارهای خود احساس نمیکنند. ظلم به سه دسته تقسیم میشود: یکی ظلم نسبت به خود، دیگری ظلم نسبت به دیگران و سومی ظلم نسبت به حقوق الهی. در مقابل این سه نوع ظلم، سه نوع عدالت وجود دارد. مهمترین نوع عدالت، آن است که میان انسان و خداوند برقرار است و این همان ایمان است. به همین ترتیب، بزرگترین ظلم نیز چیزی است که بین انسان و خداوند رخ میدهد و آن کفر است. از این رو، خداوند میفرماید که کافران همان ظالمین هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.