قوله تعالی: تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ الآیة.... پیغامبران همه نواختگاناند، خاصه مرسلان که برگزیدگان و مهیناناند، لکن نه چون پیغامبر ما محمد عربی و مصطفی هاشمی، که سید ایشانست و سید سران و سرورانست، کل کمال و جمله جمال است، قبله اقبال و مایه افضال است، خرد را جان و جان را دانش، دل را امید و سر را آرایش، نه قوت او چون قرت دیگر پیغامبران، نه مرکب او چون مرکب ایشان، اگر آنچه قوت خاص وی بود و از حضرت عندیّت بادرار مرجان وی را روان بود، و از آن این خبر باز داد که اظل عند ربی، یطعمنی و یسقینی، اگر یک ذره از آن آدم صفی بچشیدی، یا نصیب موسی کلیم و عیسی نجی آمدی، زهر راه ایشان گشتی و بارگاه ایشان هرگز طاقت کشش آن نداشتی. ازینجا همی گفت: لی مع اللَّه وقت لا یسعنی فیه ملک مقرب و لا نبی مرسل و چنانک قوت وی دیگر بود، مرکب وی دیگر بود، که شش هزار سال انبیا را پیشی داد، گفت چندانک طاقت دارید، مرکبها بدوانید و بمقدمه لشکر و طلیعه بیرون روید، که چون ما پای در مرکب آوریم، بیک میدان از همه درگذریم، نحن الآخرون السابقون انبیا را که از پیش فرستادند، همه از بهر تمهید قواعد کار وی فرستادند، آدم را گفتند: رو شراب انس در جام قدس نوش کن، بسرای سعادت نظری کن، بسرای شقاوت گذری کن، ببستان فضل در نگر، از زندان عدل بر اندیش، از آنجا باز آی، فرزندان را خبر ده، که ایشان امّت آن کس اند که فرزند نجیب او خواهد بود. بعد از آن ادریس را گفتند رو برین معراج روحانی، برین گلشن بلند بر شو، نیک تأمل کن، دور هر فلکی را سیر هر اختری را نیک بنگر بسان مرد منجم، تا روزگار سعادت کی خواهد بود، که سرا پرده شرع مطهر محمد مرسل بزنند و اطناب آن از قاف تا قاف بکشند، بعد از آن ابراهیم خلیل را امر آمد که رو بسان کد خدای باش در زمین حجاز، خطّه حرم را نشان بر کش، در زمین شام نزل او بساز، که هر کجا مهتر چنو بود، کد خدا کم از خلیل نشاید و. بعد از آن موسی را امر آمد: که ای موسی رو بسان اسپاه سالاری، عصا بر سفت نه، و با آن مرد طاغی که أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلی میگوید جنگ کن، او را بدریا در آر، بآب بکش، تا چون درویشان امت محمد مرسل درآیند و سر بر سجده نهند و بندهوار سبحان ربی الاعلی گویند ظلمت نفس آن مرد طاغی خلوت سلوت ایشان را رحمتی نیارد. بعد از آن خطاب آمد: که ای عیسی، تو در آی و مبشرا برسول مبشر باش، بگوی که بر اثر من سید ولد آدم میآید، ای عیسی! در آسمان چهارم میباش تا آخر عهد که دشمن دولت او بیرون آید، از مرکز چهارم قدم بر صخره بیت المقدس نه و آن دشمن را هلاک کن، آدم در مقدمه بسان مژده دهنده بود، ادریس بسان منجم، ابرهیم بسان کد خدا، موسی بسان اسپاه سالار عیسی بسان حاجب و مبشّر، همه عالم از بهر او آراسته، و همه در کار او برخاسته، شرعها را شرع او نسخ کرده، و عقدها را عقد او فسخ کرده، کار کار او، شرع شرع او، حرم حرم او، عزت عزت او، اگر نه جمال و عزّ او بودی نه همانا که پرگار قدرت در دایره وجود بگشتی، یا آدم و آدمیان را نام و نشان بودی لولاک لما خلقت الکونین.
گر نه سبب تو بودی ای در خوشاب
آدم نزدی دمی درین کوی خراب
هجران تو گر زمانه دیدی در خواب
گشتی دل و جان این جهان آتش و آب
گفتهاند وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ اشارتست بمصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم و تشریف و تکریم وی را. و غیرت دوستی را صریح بنگفت تا در مدح بلیغتر باشد و بدوستی نزدیکتر.
آوردهاند که چون بنده خدای را دوست دارد، خدای وی را در میان خلق مشهور گرداند و چون خدای بنده را دوست دارد، وی را از خلق بپوشاند و مستور دارد، تا کس را بر سر دوستی وی اطلاع نبود.
پیر طریقت گفت در دوستی غیرت از باب است، و هر دل در آن دوستی و غیرت نیست خرابست. نصر آبادی گفت الحق غیور و من غیرته انه لم یجعل الیه طریقا سواه. و هم ازین بابست که مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم با اعرابیی مبایعت کرد در اسبی، و اعرابی اقالت خواست، رسول وی را اقالت کرد، اعرابی گفت عمرک اللَّه ممن انت؟ تو از کدام قبیله و چه مردی؟ رسول گفت «انا امرؤ من قریش»
یکی از یاران گفت آن اعرابی را کفاک جفاء ان لا تعرف نبیّک. بعضی علما گفتند مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم، غیرت را نام خویش صریح بگفت و آنچه بر لفظ صحابی رفت که پیغامبر خویش را مینشناسی تعریف بود، تا بر اعرابی پوشیده نماند که وی پیغامبر است صلّی اللَّه علیه و آله و سلم.
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ الآیة... اهل تحقیق از راه تدقیق بمنقاش فهم ازین آیت لطیفه بیرون آوردهاند گفتند لا بَیْعٌ فِیهِ اشارتست باین مبایعت که رب العالمین گفت إِنَّ اللَّهَ اشْتَری مِنَ الْمُؤْمِنِینَ الآیة. مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت «الناس غادیان: فمبتاع نفسه فمعتقها و بایع نفسه فموبقها»
و آن منزلت مقتصدانست که خدای را عز و جل بامید بهشت و طلب ثواب پرستند، وَ لا خُلَّةٌ اشارت بآن محبت است که رب العزة گفت إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ جای دیگر گفت وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ و این اشارت به منزلت سابقانست، که خدای را عز و جل بدوستی و شوق پرستند، وَ لا شَفاعَةٌ اشارت بمنزلت ظالمانست، که از درجه مقتصدان و سابقان واماندند، و در عبادت خدای همه تقصیر کردند، اما دل از شفاعت رسول خدا بر نگرفتند که گفت: «شفاعتی لاهل الکبائر من امتی».
اشارت جمله آیت آنست که هر که در دنیا که سرای کسب و عملست، ازین سه منزل بازماند و به یکی از آن نرسد، فردا در قیامت از آن بازمانده تر و دورتر بود، که اللَّه میگوید آن روزی است که لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، به مقام والای پیامبر اسلام، محمد (ص)، و تفاوت او با سایر پیامبران اشاره شده است. نویسنده تأکید میکند که پیامبران دیگر به منظور آمادهسازی مسیر ظهور پیامبر اسلام فرستاده شدهاند و هر یک نقش خاصی در این راستا داشتهاند، چون آدم در بشارت، ادریس در مشاهده آسمانها، ابراهیم در نشان دادن حرم، موسی در مبارزه با فرعون و عیسی در بشارت به ظهور پیامبر، ایفای نقش کردند.
از نگاه نویسنده، پیامبر اسلام کاملترین و بهترین است، و هیچ پیامبری به اندازه او مقام و ارزش ندارد. او به عنوان «سید ولد آدم» شناخته میشود و همه فرقهها و ادیان به او احترام میگذارند. در پایان، بر اهمیت عمل به دستورات الهی و درجات مختلف ایمان، از جمله مقامهای مختلف مؤمنان، تأکید میشود و بیان میگردد که در روز قیامت، کسانی که در دنیا از این درجات فاصله گرفتهاند، از رحمت الهی دور خواهند بود.
هوش مصنوعی: این پاراگراف به توصیف مقام پیغمبران و اهمیت پیامبر اسلام، محمد (ص) میپردازد. در آن بیان میشود که او برترین و بهترین پیامبر است و همه پیامبران دیگر به نوعی به او و رسالتش ارتباط دارند. هر یک از پیامبران وظایف خاصی داشتند و براساس ویژگیها و فضیلتهای خود به نکات مختلفی اشاره کردهاند تا مردم را به سوی هدایت رهنمون شوند. مانند اینکه آدم باید از شیرینی بهشت لذت ببرد، ادریس باید در عالم بالا برای شناخت زمان ظهور محمد (ص) نظارهگر باشد، ابراهیم باید زمین مکه را مشخص کند و موسی باید با ظلم مقابله کند. همه اینها نشاندهنده این است که ظهور پیامبر اسلام نتیجهای از تلاشی عظیم و هدایت خداوند به سمت بشریت بوده است، و نشان میدهد که همه این پیامبران به نوعی پایهگذار ظهور دین کامل اسلام و پیامبر آن هستند.
هوش مصنوعی: اگر تو دلیل وجود من نبودی، ای آدم خوشسیرت، هرگز لحظهای در این ویرانی نزدیک نمیشدم.
هوش مصنوعی: اگر روزی زمانه دوری تو را تجربه کند، بدانی که دل و جان من در این دنیا همچون آتش و آب در حال تلاطم است.
هوش مصنوعی: گفتهاند که برخی از آنها درجاتی را بالا بردهاند، که به رسولالله (صلیالله علیه و آله و سلم) اشاره دارد و به احترام و ارج نهادن به ایشان تعلق دارد. همچنین به شدت احساس دوستی و محبت را بیان کردهاند تا به این وسیله، مدح ایشان به شکلی بلاغتآمیزتر و نزدیکتر بیان شود.
هوش مصنوعی: گفتهاند که وقتی کسی خدا را دوست داشته باشد، خدا او را در میان مردم معروف میکند. اما وقتی خدا کسی را دوست داشته باشد، او را از دید مردم پنهان میسازد تا کسی از دوستی او با خدا باخبر نشود.
هوش مصنوعی: در دوستی، غیرت اهمیت دارد و هر کسی که در این زمینه غیرت نداشته باشد، قلبش خراب است. نصر آبادی بیان کرد که واقعاً فرد با غیرت، کسی است که هیچ راهی غیر از راه خودش را نمیپذیرد. به همین دلیل، زمانی که پیامبر اسلام با یک عرب در مورد خرید یک اسب صحبت کرد و آن عرب خواست تا معامله را برگرداند، پیامبر درخواست او را پذیرفت. در آن زمان، عرب از او پرسید که تو کیستی و از کدام قبیلهای؟ پیامبر پاسخ داد: "من از قریش هستم".
هوش مصنوعی: یکی از یاران گفت که آن عربی، سزاوار مجازات است به خاطر اینکه پیامبرش را نمیشناسد. برخی از علمای دین بیان کردند که مصطفی، پیامبر اسلام، صریحاً غیرت خود را بیان کرد و آنچه در مورد صحبت با صحابی ذکر شد، این بود که او پیامبرش را نمیشناسد تا برای آن عربی روشن شود که او پیامبر است.
هوش مصنوعی: ای کسانی که ایمان آوردهاید، از آنچه به شما روزی دادهایم، انفاق کنید. اهل تحقیق با دقت به این آیه نگاهی کرده و نکتهای لطیف استخراج کردهاند؛ اشاره به این نکته که در معاملهای که خداوند با مومنان دارد، فرموده است که خداوند از مومنان خریداری کرده است. پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص)، نیز فرمودند: "مردم در حال تلاش هستند: برخی خود را میفروشند و آزاد میکنند و برخی خود را میفروشند و به هلاکت میافکنند."
هوش مصنوعی: مقام افرادی که میانهرو هستند، این است که با امید به بهشت و طلب پاداش خداوند را عبادت میکنند. به عبارتی، محبت واقعی در این است که خداوند عز و جل در قرآن میفرماید: «خداوند توبهکنندگان را دوست دارد» و در جایی دیگر میگوید: «خداوند نیکوکاران را دوست دارد». این اشارهای به مقام کسانی است که پیشتاز و سرآمد در ایمان هستند و خدا را با عشق و شوق عبادت میکنند. در مقابل، اشاره به مقام ظالمان است که از درجات میانهروها و پیشتازان بازماندهاند و در عبادت خدا کوتاهی کردهاند، اما از شفاعت پیامبر خدا ناامید نشدهاند، چراکه او فرمود: «شفاعت من برای اهل گناهان بزرگ از امتم جاری است».
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که هر کسی که در دنیای فعلی که محل کار و فعالیت است، از سه مرحله مهم عقب بماند و نتواند به یکی از آنها دست یابد، در روز قیامت از پیشرفت و موفقیتهای بیشتری محروم خواهد بود. چرا که در آن روز هیچ خرید و فروشی، دوستی یا شفاعتی وجود نخواهد داشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.