گنجور

 
مسعود سعد سلمان

ایمنی را و تندرستی را

آدمی شکر کرد نتواند

در جهان این دو نعمتی ست بزرگ

داند آن کس که نیک و بد داند

تا فراوان نایستی تو ذلیل

روزگارت عزیز ننشاند

آنچه بدهد فلک تو را بستان

باز ده پیش از آنکه بستاند

تو چه دانی که چند بد هر روز

بخت نیک از تو می بگرداند

راستی کن همه که در دو جهان

به جز از راستیت نرهاند

سخت بیدار باش در همه کار

بیش از آن کت قضا بخسباند

نیک رو بد مرو که نیک و بدست

که ز ما یادگار می ماند

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode