ای فلک ار جای فرشته شدی
چند از این عادت اهریمنی
هر چه خوری از نفس من خوری
وآنچه زنی بر جگر من زنی
خون رود از دیده من روز و شب
تا که به سوزنش همی آژنی
ای دل سوزنده مگر آتشی
وی تن تابدیده مگر آهنی
از تو بدردم که همی نفسری
وز تو برنجم که همی نشکنی
تا نکند صاحب یاری مرا
کم نکند چرخ فلک ریمنی
صدر همه عالم عبدالحمید
آن به محل عالی و دولت سنی
نیست جدا خاطر او از هنر
نیست ز خورشید جدا روشنی
از همه کافی و ننازد به فخر
وز همه بی مثل و نیارد منی
گیتی بی او ندهد خرمی
گردون با او نکند توسنی
ای به هنر چرخ و به رای آفتاب
سایه همی بر سر خلق افکنی
فکرت اسرار فلک را دلی
قوت اقبال جهان را تنی
رایت مجدست که می برکشی
بیخ نیازست که می برکنی
هر چه جهان کرد همه یک زمان
ممکن باشد که تو بپراکنی
از پس یزدان جهان آفرین
در همه احوال امید منی
تا چو دلیری نبود بد دلی
تا چو فصیحی نبود الکنی
معدن هر دولت صدر تو باد
زآنکه تو هر دانش را معدنی
حشمت تو باقی و دولت بلند
دولت تو صافی و نعمت هنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف چهرهای الهي و بلندمرتبه از شخصی به نام عبدالحمید میپردازد. شاعر به انتقاد از ویژگیهای منفی و عادات اهریمنی موجود در دنیا میپردازد و به درد و رنج خود اشاره میکند. او میگوید که عبدالحمید در صدر همه عالم است و ارزشهای هنری و فکری او سبب نورانی شدن جهان میشود. شاعر از عبدالحمید به عنوان منبع امید و توانمندی یاد کرده و بر این باور است که او میتواند مشکلات و معضلات جهان را حل کند. همچنین بر اهمیت علم و هنر تأکید کرده و ازین که دولت او پایدار و برکتآور است، اشاره میکند. در کل، شعر تحسین و ستایش از عبدالحمید به خاطر تواناییها و ویژگیهای برجسته اوست.
هوش مصنوعی: ای آسمان، اگرچه به مقام فرشتگان رسیدی، اما باز هم از این عادت شیطانی دور نیستی.
هوش مصنوعی: هر چیزی که تو از من دریافت میکنی، در واقع از نفس من است و هر آسیبی که میزنی، بر روی دل من میزنی.
هوش مصنوعی: روز و شب از چشمانم اشک میریزد تا زمانی که به سوزن یادش بیفتم.
هوش مصنوعی: ای دل نازکدلت، مگر این آتش چقدر میتواند تو را بسوزاند؟ و ای تن زجرکشیده، مگر تو چهقدر استحکام داری که همچون آهن مقاوم باشی؟
هوش مصنوعی: از تو ناراحتم اما نمیتوانم بدون تو زندگی کنم و در عین حال از تو رنج میبرم اما نمیتوانم به تو بیاعتنایی کنم.
هوش مصنوعی: میگوید تا زمانی که یارم مرا تنها نگذارد، چرخ فلک و روزگار نمیتواند بر من تاثیر منفی بگذارد.
هوش مصنوعی: بالاترین مقام در عالم، مقام عبدالحمید است که به محل رفیع و قدرت اهل سنت تعلق دارد.
هوش مصنوعی: دل او از هنر جدا نیست، همانطور که نور خورشید از خودِ خورشید جدا نیست.
هوش مصنوعی: بهترین و بینظیر در همه چیزم و به خودم فخر نمیکنم و ناز نمیکنم.
هوش مصنوعی: جهان بدون او خوشی ندارد و آسمان نیز با او سازگاری نمیکند.
هوش مصنوعی: ای که با هنر خود مانند چرخ و با داناییات همچون آفتاب، سایهات را بر سر مردم میافکنی.
هوش مصنوعی: تفکر تو میتواند به درک رازهای آسمان بینجامد، و دل تو با امید و شانس، میتواند بر جهان تسلط یابد.
هوش مصنوعی: به خاطر توانمندی و استعداد خود، بر بلندیها میروید، اما برای به دست آوردن نیازهایت باید تلاش کنید و دست از کوشش برندارید.
هوش مصنوعی: هر چه در دنیا اتفاق میافتد، ممکن است به یکباره بگذرد و تو در این میان نقش خود را ایفا کنی.
هوش مصنوعی: پس از خداوند جهانآفرین در تمام شرایط، امید من فقط به توست.
هوش مصنوعی: تا زمانی که کسی شجاع نباشد، نیکو جمع کردن کلمات و زیبایی صحبت نیز بیفایده است.
هوش مصنوعی: تو منبع هر کامیابی و موفقیتی هستی، زیرا تو خود سرچشمهی هر دانشی و معرفتی.
هوش مصنوعی: مقام و بزرگی تو همواره پایدار است و خوشبختی و نعمت تو خالص و بینقص است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای شده مشغول به ناکردنی،
گرد جهان بیهده تا کی دنی؟
آهن اگر چند گران شد، تورا
سلسله بایدت ازو ده منی
چونکه نشوئی به خرد روی جهل
[...]
قصد کمین کرده کمند افکنی
سیم زره ساخته روئین تنی
در دل من پردهٔ نو میزنی
ای دل و ای دیده و ای روشنی
پرده توی وز پس پرده توی
هر نفسی شکل دگر میکنی
پرده چنان زن که بهر زخمهٔ
[...]
تا چو نظر جانب او افکنی
دیده شود هر چه بود دیدنی
گر بنوازی تو اگر بفکنی
من نتوانم ز تو بودن غنی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.